وبلاگ شخصی فرهاد داودوندی

خبرهای فروشگاه لوازم یدکی اتومبیل، ورزشی، علمی، هنری، نجوم و ادبی بروجرد

وبلاگ شخصی فرهاد داودوندی

خبرهای فروشگاه لوازم یدکی اتومبیل، ورزشی، علمی، هنری، نجوم و ادبی بروجرد

خبرهای فروشگاه الوازم یدکی اتومبیل، ورزشی، علمی، هنری، نجوم و ادبی بروجرد

والیبال بروجرد

farhad davoodvandi | يكشنبه, ۳۰ آذر ۱۳۹۹، ۰۷:۱۹ ب.ظ
گفتگوی جذاب و بسیار خواندنی

با استاد محمد حسین رحمانی

 از مفاخر معاصر بروجرد در ایران زمین

 



گفتگوی ورزشی با استاد محمدحسین رحمانی؛

 والیبال دیروز و امروز ایران


گفتگو از فرهاد داودوندی- بروجرد:
 

هنرمندان اصولاً با ورزش بیگانه اند. اما، از آنجایی که در هر قشری از اقشار جامعه استثناهایی وجود دارد، هنرمندان نیز، نمی توانند از این قاعدة کلی مستثنا باشند. استاد محمدحسین رحمانی را عمدتاً به عنوان، شاعر، نویسنده و پژوهشگر حوزة ادبیات فارسی می شناسیم، ولی ایشان در زمرة پیشکسوتان والیبال و از جمله صاحبنظران این رشته ورزشی می باشند. و با مقالات ورزشی شان – به ویژه در زمینه ثبت تاریخی والیبال و دفاع های جانانه از ورزش بروجرد - آشنایی داریم. از همین روی، خالی از لطف ندیدم که این بار به جای مصاحبه های ادبی، گفتگویی ورزشی را با ایشان برگزار نمایم و نظرشان را در زمینه والیبال بروجرد و به طول کلی والیبال دیروز و امروز ایران جویا شوم.

 

به همین منظور در دیدار کوتاهی که در سفر اخیرشان به بروجرد داشتتند، فرصت را غنیمت شمردم و در محل کارم، بی درنگ سؤالاتی را که به ذهنم می رسید مطرح کردم و ایشان نیز، با حوصله هرچه تمامتر به سؤالاتم پاسخ دادند؛ پرسش و پاسخی که در تلفن همراهم ضبط شد و البته ناگزیر از پیاده کردن و ویرایش آن شدم. به هر تقدیر، نظر کاربران ارجمند را به این گفتگوی جذاب – که سیری تاریخی داشته و دربرگیرندة خاطرات دلپذیری ست – جلب می نمایم :

س : از چه دورانی به ورزش والیبال گرایش پیدا کردید؟

ج : از همان دوران کودکی به این رشتة ورزشی علاقه مند شدم. و به روش معمول آن روزگار، در کوچة مان نخ ضخیمی می بستیم و در اوقات فراغت با همسن و سالانم که جملگی در همسایگی یکدیگر به سر می بردیم به تمرین می پرداختیم. تا اینکه با ورود به دورة متوسطه در دبیرستان بحرالعلوم مورد توجه زنده یاد استاد رضا کاروان – که به راستی اسوه ای از خصلت پهلوانی و جوانمردی بودند - قرار گرفتم و زیر نظر ایشان والیبال را به گونه ای اصولی فرا گرفتم.

درسال اول دبیرستان، آن مربی ارجمند نه تنها بنده را به عنوان کاپیتان کلاس خودمان برگزیدند، بلکه به عضویت تیم سیکل اول نیز، درآوردند. تا جایی که حافظه ام یاری می دهد اعضای آن تیم عبارت بودند از : آقایان علی عسکر روزبهانی – که از قدرت بدنی خیره کننده و قد نسبتاً بلندی بهره مند بودند و شاید اگر در شرایط دیگری قرار داشتند می توانستند تا راه یافتن به تیم ملی بزرگسالان پیش روند– وقایعی، آقایی، زرین کوب، شادروانان محمود منادی و عباس بهنام و نیز، آقای سیروس شیخ الاسلامی و بنده.

در آن عصر، هر تیم سه اسپکر و سه پاسور داشت و بنده یکی از پاسورها بودم، پاسوری که در خدمت آقای روزبهانی بود. جالب است بدانید جثة بنده آن قدر کوچک و ضعیف بود که امکان پاس دادن به ایشان با پنجه برایم میسر نبود و در تمام طول مسابقات سیکل اول دبیرستانهای شهرمان، تمامی پاس های بنده با ساعد برای آقای روزبهانی ساخته و پرداخته می شد و اغلب اسپک های ایشان در منطقة یک سوم زمین حریف فــــرود می آمد. یادم هست که یک دوره با مربیگری استاد کاروان در عین شگفتی قهرمان سیکل اول آموزشگاههای بروجرد شدیم.

در همان دوران برای لذت بردن بیشتر از این ورزش مفرح در انتهای حیاط مان که باغ بود زمین والیبالی احداث کردم و سراسر فصل تابستان در آن زمین با دوستانم به تمرین می پرداختیم.

 

 

س : در آن دوره، باز هم قهرمانی در سطح آموزشگاههای بروجرد را تجربه کردید؟

ج : بله، یک بار دیگر در سیکل دوم و با تیم والیبال دبیرستان محمدرضا شاه، باز هم به نحو حیرت آوری قهرمانی را تجربه کردم. مربی مان در آن تیم آقای یزدانفر و کاپیتان مان آقای سعید عهدی در اوج دوران ورزشی شان بودند. آقای عهدی در روز فینال آنهم در مقابل تیم دبیرستان پهلوی – که از مربیگری استاد شادروان حمید مطهری بهره می جست و از بیشترین بازیکنان تیم والیبال آموزشگاههای بروجرد و از آن جمله آقای محمد تاجبخش؛ اسپکر چپ دست و قدرتمند برخوردار بود – ستارة بی چون و چرای آن مسابقه بودند و یکی از بهترین بازیهای خود را به نمایش گذاشتند.

سایر بازیکنان آن تیم متشکل از آقایان علی قاسمی، حسین منصوری یاراحمدی، قباد نظامی – که قهرمان پرتاب نیزة کشور بودند – زنده یادان علی حسین لدنی و رضا خلیلی و نیز، بنده بود. و هر یک از آنان نیز، با انگیزه ای بسیار بالا و از جان و دل برای پیروزی در آن مسابقه – به ویژه در توپگیری و دفاع روی تور و تا حدودی اسپک – مایه گذاشتند.

خاطره ای را که از آن دور مسابقات هرگز فراموش نخواهم کرد این است که ما تنها از 5 بازیکن مطمئن برخوردار بودیم و با کمبود نفر ششم در زمین مسابقه مواجه شده بودیم و در به در به دنبال کسی می گشتیم که این کاستی را جبران کند.

یکباره به فکرمان رسید از آقای نظامی به دلیل آمادگی جسمانی و سابقة احتمالی شان در ورزش والیبال استفاده کنیم. اما، وقتی از ایشان پرسیدیم : «قباد آیا تاکنون والیبال بازی کرده اید؟» در پاسخ گفتند: « هرگز! » در ابتدا، کمی ناامید شدیم ولی ایشان با اعتماد به نفس غیرمنتظره ای، ادامه دادند: « آموزشم بدهید، یاد خواهم گرفت!! » و به ناچار چند روز قبل از شروع مسابقات در سالن محمدرضا شاه به قباد آموزش سرویس، پنجه و توپگیری می دادیم. قباد هرکجا که هست یادش به خیر باشد؛ ایشان ورزشکار روستایی بسیار شریف و بی غل و غشی بودند.

س : در دورانی که در بروجرد به سر می بردید شاخص ترین والیبالیست های شهرمان چه کسانی بودند؟

ج : به این سؤال باید با توجه به چند مقطع زمانی پاسخ گفت؛ بدین معنا که در دورانی که بنده دوران ابتدائی را پشت سر می گذاشتم، آقایان محمد شیرزادی، زنده یادان فریدون اعظمی و سید جلال طباطبائی، محمود اسلامی، مصطفی طیبی و ... بهترین والیبالیست های بروجرد بودند.

یک نسل بعد از آنها آقایان ماشاء الله فـــرخ منش که به عضویت تیم ملی درآمد، شادروانان محمود سرتیپی یاراحمدی – والیبالیست افسانه ای - حسن یگانه، محمد گلدوزیان، رضا فهیمی، دکتر رضا مهدوی که جملگی دچار سرنوشت غم انگیز مرگ زودهنگام شدند؛ شاخص ترین والیبالیست های شهرمان در دوران خویش بودند. و آخرین نسل از آن دوران، آقایان سعید عهدی، ماشاء الله سلاحی، حمید متخصص – که هر سه به تیم ملی دعوت شدند – و نیز، شادروان علی کلانتر و آقای علی قاسمی – دو پاسور نامدار در سطح کشور – در زمرة بهترین والیبالیست های بروجرد بودند.


س :اشاره ای به مرحوم رضا فهیمی - که چند ماه پیش از این، دارفانی را وداع گفتند - داشتید، اگر ممکن است کمی بیشتر در مورد این ورزشکار نام آور بروجردی صحبت کنید؟

ج : خانوادة فهیمی و در صدرشان جاویدان یاد رضا فهیمی در واقع شاخص ترین نماد و یا به اصطلاح امروزی برند ورزش بروجرد بودند. زنده یاد رضا فهیمی به لحاظ فنی یکی از کامل ترین والیبالیست های عصر خویش بودند و چه از نظر توپگیری و سرویس و چه از لحاظ اسپک و دفاع روی تور کوچکترین نقصی نداشتند و همواره از جمله مهره های ثابت و تأثیرگذار تیم های بروجرد لرستان بودند. اگر چه، افتخارات بیشمار ورزشی ایشان در عرصه دو و میدانی دیگر شایستگی ها و قابلیت های تحسین برانگیزشان را تحت الشعاع قرار داده بود؛ امــا، نمی دانم چرا کسانی که پس از درگذشت این ورزشکار بزرگ در رسانه ها اظهارنظر کردند؛ تنها در عرصة دو و میدانی به ارزیابی ایشان پرداختند.

به هر حال، آن ورزشکار گرانقدر در زمرة برجسته ترین والیبالیست های ایران روزگار خویش بودند. و در سطح کشور، همه ایشان را بــــــه عنوان والیبالیستی خوش استیل و خوش سیما می شناختند. درود خداوند به روح بلندشان باد. از ایشان که بگذریم، اگر اشتباه نکنم کوچکترین برادر این خانوادة ورزشی، آقای ناصر فهیمی بودند که فیزیک بدنی فوق العاده ای داشتند و یادم هست که ایشان قهرمان دهگانة ایران بودند. آقای ناصر فهیمی به مدد پاهای بلندتر از حد معمول و قدرت بدنی حیرت آورشان – اگر با یک بدشانسی غم انگیز در سالهای اول انقلاب که متأسفانه منجر به دور ماندن ناگزیرشان از میادین ورزشی شد، مواجه نمی گردیدند - کمترین افتخاری که می توانستند برای این سرزمین کسب کنند قهرمانی این رشتة ورزشی در قارة آسیا بود. جالب است بدانید؛ آقای ناصر فهیمی، هم فوتبالیست و هم، والیبالیست بسیار خوبی بودند و اگر چـــــه این دو رشتة ورزشی را در کنار دو و میدانی به صورت تفننی دنبال می کردند، به مدد ویژگی های جسمانی استثنائی، نمایش های شان در داخل زمین برخی اوقات اعجاب آور بود. شنیدم در آن روزگار، تیم فوتبال پرسپولیس تهران با مربیگری آقای پروین و در دوره ای که آن تیم قهرمان لیگ برتر ایران بود، برای انجام مسابقة دوستانه ای با تیم منتخب بروجرد به شهرمان آمده بود.

و در زمین مسابقه آقای فهیمی بازیکنان آن تیم را با سرعت خیره کنندة خود پی در پی - با توپ و بدون توپ - جا می گذاشته اند. و آقای پروین در فرصت بین دو نیمه در رختکن خطاب به بازیکنان خود می گویند: « از خودتان شرم نمی کنید، فوتبالیستی شهرستانی همگی تان را جا می گذارد؟! » و یکی از بازیکنان آن تیم، در پاسخ به ایشان، می گوید: « علی آقا، ایشان آقای فهیمی؛ قهرمان دو سرعت ایران است؛ 50 متر را در حـــدود 5 ثانیه طی می کند و یوزپلنگ هم نمی تواند در سرعت به ایشان برسد تا چه رسد به ما !!!

آقای حسین فهیمی نیز، که در دوران ورزشی شان فوتبالیستی توانمند بودند و به عنوان مربی، فوتبالیست های فراوانی را پرورش داده اند؛ معرف همگان به عنوان ورزشکاری بسیار با شخصیت و خوش نام می باشند.

به یاد می آورم که یکی دیگر از برادران فهیمی ها، کشتی گیر بودند. ملاحظه می شود که اعضای این خانواده در کنار ورزش، زندگی هم می کرده اند. و در بلندآوازه کردن بروجرد و رونق بخشیدن به ورزش این شهرستان سهم قابل ملاحظه ای را به خود اختصاص داده اند.

 

 

س :اطلاع دارم که پس از ترک بروجرد به منظور ادامة تحصیل در دانشگاه، باز هم به والیبال ادامه داده اید، اگر ممکن است از خاطرات ورزشی آن دوران هم صحبت کنید؟

ج : بله، در دانشکدة علوم اجتماعی دانشگاه تهران، کاپیتان تیم والیبال و نیز، رئیس انجمن ورزش آن دانشکده بودم. و در مسابقات دانشکده ای دانشگاه تهران توسط مربی متشخص و دوستداشتنی آقای بهمن بهشتین – که به بهشتی شهرت داشتند و قبلاً عضو مؤثر تیم ملی والیبال ایران بودند - به عضویت تیم والیبال دانشگاه تهران درآمدم و با ایشان نیز، قهرمان دانشگاه های ایران شدیم و به این ترتیب، بنده سه بار و در سه مقطع تحصیلی قهرمانی با تیمی را تجربه کــردم. ضمن آنکه، پس از چند دهه، هنوز هم هفته ای یک جلسه به تمرین والیبال می پردازم.

س : در سال های قبل از انقلاب، بهترین والیبالیست های تیم ملی والیبال ایران از نظر شما چه کسانی بودند؟

ج : بهترین والیبالیست های تیم ملی والیبال ایران در آن دوران و با توجه به ویژگی های شان؛ زنده یاد چنگیز انصاری؛ فنی ترین والیبالیست و آقایان مسعود صالحیه؛ بهترین اسپکر تمامی اعصار و تاریخ والیبال ایران، حسن کرد؛ بهترین توپگیر، هوشنگ ملک لو؛ بهترین مدافع روی تور ومهدی صابرپور؛ بهترین پاسور بودند. هیچ یک از والیبالیست هایی که نام بردم – به استثنای آقای سعید معروف که به راستی جانشین شایسته ای برای آقای صابرپور و یکی از بهترین پاسورهای حال حاضر جهان می باشند – تا به امروز تکرار نشده اند و هنوز جانشینانی در حد و اندازه های شان ظهور نکرده اند.

س : تحول در والیبال سالهای بعد از انقلاب را چگونه ارزیابی می کنید؟

ج : تحولی که مورد نظر جناب عالی ست مرهون پایمردی آقای یزدانی خرم؛ رئیس وقت فدراسیون والیبال ایران است. ایشان با دعوت از آقای «ایوان» والیبالیست افسانه ای شوروی سابق به عنوان برنامه ریز و سرمربی تیم های ملی والیبال کشورمان در رده های سنی مختلف، به حق بنیانگذار والیبال نوین ایران می باشند. در حاشیه جا دارد به این نکته نیز، اشاره کنم که داماد آقای یزدانی خرم یعنی آقای علی نیکنام – که اگر از قدبلندی برخوردار بودند به دلیل ویژگی های اعجاب آور فنی شان می توانستند یکی از مؤثرترین اعضای تیم ملی والیبال بزرگسالان کشورمان باشند - با تأسیس آکادمی والیبال، مدتهاست که بدون سروصدا و به گونه ای علمی این رشتة ورزشی را به خردسالان و نوجوانان آموزش می دهند، خردسالان و نوجوانانی که برخی از آنان بی تردید روزی به عضویت تیم های ملی والیبال کشورمان در خواهند آمد.

بهتر است به اصل موضوع برگردم؛ آقای ایوان اولین کاری که کرد از فدراسیون والیبال خواست تا بخشنامه ای را از طریق وزارت آموزش و پرورش و به قولی حتی استانداری ها به سراسر کشور ارسال نماید و از آنها بخواهد تا نوجوانان یا جوانانی که از قدی حدود 2 متر برخوردارند به آن فدراسیون معرفی نمایند.

آقای ایوان حدود 10 سال در ایران زحمت کشیدند و بیشترین تلاش خود را صرف توپگیری صحیح با ساعد، پنجة بی نقص و دفاع روی تور بدون کمترین اشتباه صرف کردند.و به طور کلی، تحولی در والیبال ایران به وجود آوردندکه والیبالیست های شاخص امروزی جملگی حاصل تلاش های ارزشمند آن مربی اهل لیتوانی ست. علاوه بر آقای ایوان، زحمات آقایان مسعود صالحیه و پارک کره ای را به عنوان دو مربی با دانش روز والیبال جهان را نمی توان نادیده انگاشت. ضمن آنکه، مسعود خان صالحیه در سال 52 نیز مربی تیم ملی والیبال بزرگسالان ایران بوده و در آن دوران نیز، خدمات قابل ملاحظه ای را به والیبال کشورمان ارائه داده اند. افزون بر آنان؛ آقایان ماتسو موتو ژاپنی، محمدعلی حیدرخان، یدالله کارگر پیشه، حبیب الله فروزنده و زنده یاد حسین مدنی در سالهای بعد از انقلاب، هر یک در برهه ای مسؤولیت مربیگری تیم ملی والیبال بزرگسالان را بر عهده داشته و زحمات بسیار ارزشمندی را برای پیشرفت این تیم متحمل شده اند. بدیهی ست که نام یکایک این مربیان در تاریخ والیبال ایران ماندگار خواهد بود.


و اما، آقای خولیو ولاسکو آرژانتینی به عنوان پرافتخارترین مربی والیبال جهان نیز، حقی عظیم بر گردن والیبال ایران دارند. ایشان هم مربی بی رقیبی بودند و هم، روانشناسی بی نظیر و با این ویژگی های منحصر به فرد، قابلیت های بالقوة تیم ملی والیبال ایران را به فعل درآوردند و استعدادهای یکایک بازیکنان این تیم را به اوج شکوفائی رساندند و سرانجام، اعتماد به نفسی به اعضای تیم ملی ایران بخشیدند که هرگز خود را کمتر از بهترین والیبالیست های جهان احساس نکنند.

ایشان در عین حال مربی بسیار با ابهت، منضبط و سختگیری بودند و بازیکنان تیم ملی بـــر عکس دوران آقایان کوآچ و لوزانو – که هر کسی در زمین مسابقه کار دلخواه خود را می کرد – به ناگزیر مطیع محض ایشان بودند و شاید به دلیل اِعمال همان انضباط و سختگیری، برخی از اعضای تیم ملی – که بــا حضور ایشان به همه جا رسیده بودند -  از رفتن شان خوشحال هم شده باشند! کمترین خدمت آقای ولاسکو به تیم ملی والیبال بزرگسالان، مطرح کردن این تیم به عنوان پدیده در سطح جهانی و قهرمانی آن برای نخستین بار در قارة آسیا بود.

س : دیدگاه مقایسه ای جناب عالی در مورد والیبال قبل و بعد از انقلاب چیست؟

ج : در والیبال امروز ایران که مانند بسیاری از کشورهای صاحبنام این رشته ورزشی بلندی قد، حــرف اول را می زند. این مقایسه غیرمنصفانه می باشد. چرا که، قد کاپیتان آن روزگار تیم ملی یعنی زنده یاد چنگیز انصاری یک متر و 82 سانتی متر بود. در دوره ای نیز، آقای حیدرخان کاپیتان تیم ملی شدند و ایشان از قدی زیر یک متر و 80 سانتی متر برخوردار بودند. و ندرتاً پیش می آید بازیکنی به عنوان عضوی از تیم ملی از قدی فراتر از یک متر و 90 سانتی متر برخوردار باشد تا چه رسد به 2 متر و بالاتر از آن. و اگر چه توانایی های اعضای فعلی تیم ملی والیبال ایران را به عنوان تیمی مطرح و مدعی در دنیا – و البته با در نظر گرفتن امکانات گوناگون امروزی؛ از تمرین های به روز جهان، کمک مربی و آنالیزور گرفته تا مسابقات تدارکاتی و شرکت در لیگ های جهانی متعدد و صد البته دستمزدهای سرسام آور و میلیاردی بازیکنان؛ که بازیکنان آن روزگار از هیچ یک از آنها برخوردار نبودند – نمی توان نادیده گرفت.

ضمن آنکه، ارتفاع تور والیبال برای مردان 2 متر و 43 سانتی متر است. شما خودتان قضاوت کنید عبور توپ از روی تور برای اسپکری که 2 و یا حتی بیش از 2 متر قد دارد در مقایسه با اسپکری که از قدی معادل یک متر و 80 سانتیمتر برخوردار بوده، به یک میزان دشوار است؟ مسلماً، نه.

 

 


باید بــــه این حقیقت تأکید کرد که هیچ یک از اسپکرهای امروزی به گرد دوران اوج مسعود خان صالحیه نمی رسند. ببینید در حال حاضر بهترین اسپکرهای جهان کورک لهستانی، ایوان زایتسف ایتالیایی و مَتیو آندرسن امریکایی هستند. در مسابقات مختلف دیده اید که مدافعین روی تور ما به ویژه آقای موسوی بارها این سه اسپکر را دفاع کرده اند. اما در روزگار اوج استاد صالحیه، به دلیل پرش های بلند و بهره مندی یکسان ایشان از هر دو دست، بهترین مدافعین روی تور آن روزگار جهان در آرزوی گرفتن حتی یک دفاع روی تور از ایشان به سر می بردند؛ مگر اتفاق غیر منظره ای رخ می داد و مثلاً پاس نامناسبی بـــرای شان ارسال می گردید و فـــی المثل، در طول یک مسابقه، یک اسپک ایشان دفاع می شد.

آقای «پروفسور ایم» استاد دانشگاه پراگ و رئیس وقت کمیتة مربیان فدراسیون بین المللی والیبال که به مدت 4 سال طی سالهای 70-1967 میلادی به رسم رایج آن روزگار به طور همزمان مربیگری تیم های والیبال بزرگسالان دختران و پسران ایران را بــر عهده داشتند، پس از مسابقات آسیایی بانکوک تایلند، در روز خداحافظی شان از ایران خطاب به شادروان نعمتی دبیر وقت فدراسیون والیبال گفتند: « تیم شما می تواند یکی از 10 تیم برتر والیبال جهان باشد؛ به شرط آنکه مسابقات منظم تدارکاتی آنهم با تیم های قوی داشته باشید، ضمن آنکه حضور والیبالیست های بزرگ جهان در باشگاههای ایران می تواند به پیشرفت این رشتة ورزشی در کشورتان کمک کند.

و اگر مایل باشید آقایان مسعود صالحیه، حسن کرد و یدالله کارگر پیشه – به عنوان سه بازیکن برجسته و در سطح جهانی - را با خودم می برم و بـــه عضویت در تیم های باشگاهی چکسلواکی و یا کشورهای اروپای غربی در می آورم »؛ تقاضایی که می توانست به پیشرفت والیبال مان کمک کند و متأسفانه معلوم نیست به چه دلیلی اجابت نشد.

بر این نکته نیز، باید تأکید کنم که در سالهای قبل از انقلاب و با توجه به امکانات ناچیز یا به عبارتی حداقلی آن زمان، اگر مسابقات والیبال به صورت رالی برگزار می شد و می توانستیم از وجود لیبرو بهره مند شویم؛ یقیناً جزو 10 تیم اول دنیا قرار می گرفتیم.


 

س : به عنوان آخرین سؤال، پیش بینی می کنید چه تیمی امسال قهرمان والیبال باشگاه های ایران خواهد شد؛ این سؤال را به این دلیل مطرح کردم، چون به خاطر دارم که در سفر گذشتة تان به بروجرد و قبل از برگزاری مسابقة فینال لیگ جهانی والیبال لهستان؛ بر عکس آقای محتشمیان که معتقد بودند صربستان در مسابقه فینال در مقابل برزیل حرفی برای گفتن ندارد، شما با قاطعیت قهرمانی صرب ها را در آن لیگ پیش بینی می کردید؟

ج : قبل از پاسخگویی به این سؤال، باید عرض کنم ایکاش قانونی وجود داشت تا براساس آن، هر تیم باشگاهی تنها می توانست از وجود 2 بازیکن تیم ملی بهره جوید تا رقابت ها عادلانه تر و به تبع آن، اصطلاحاً داغ تر برگزار شود. ببینید، آقای کارخانه که بیشترین افتخارات مربیگری در سطح باشگاههای ایران را دارند امسال نیز مانند سال پیش و به طور کلی به روال همیشگی شان بیشترین بازیکنان تیم ملی را در اختیار دارند، بازیکنانی، همچون آقایان محمد موسوی، شهرام محمودی، عادل غلامی، میلاد عبادیپور، فرهاد قائمی که در مسابقات تیم ملی این 5 بازیکن بارها به عنوان اعضای فیکس تیم ملی در کنار هم بازی کرده اند. و همچنین آقای مهدی مهدوی که در تعویض های آقای سعید معروف در کنار این 5 بازیکن، کل تیم ملی را تشکیل داده اند. و سرانجام، بهره مندی از لیبروی خوبی چون فرهاد ظریف؛ظاهراً جای عرض اندام برای هیچ تیمی را باقی نگذاشته اند.

جالب این ست که آقای کارخانه به پشتوانة دستمزدهای کلان بانک سرمایه، از رفتن آقای مهدوی به تیم دیگری تعمداً جلوگیری کرده تا دیگر تیم ها نتوانند از وجود پاسور دوم تیم ملی والیبال ایران– هر چند که اخیراً از این تیم خداحافظی کرده اند - استفاده کنند و عجیب تر اینکه، ایشان را نیمکت نشین لوکاس ژیگالدو پاسور لهستانی کرده اند! و افزون بر همة اینها، بــــه این همه بازیکن راضی نشده و اسپکر امتیازآور خارجی دیگری را به نام جاجیچ به خدمت گرفته اند!!!

خودتان قضاوت کنید آیا قهرمان کردن چنین تیمی هنر است؟! والیبال مثل فوتبال نیست که گاه قضا و قدر و اتفاق، تیم ضعیف تری را برنده کند. در این رشته ورزشی اگر تیمی نسبت به تیم دیگری از لحاظ نفرات از برتری محسوسی برخوردار باشد یقیناً برنده خواهد شد. مگر در مواردی استثنایی که نمونه آن باخت بانک سرمایه به تیم صالحین ورامین بوده است.

تیم بانک سرمایه در مقابل تیم پیکان، اگر اشتباهات فاحش داوری در میان نبود و در گیم چهارم و در لحظه ای حساس و سرنوشت ساز آقای معنوی نژاد سرویس خود را روانة اوت نمی کرد، به دلیل حضور مهره های ارزشمندی، چون آقایان سعید معروف، امیر غفور و مرندی در آن تیم، باز هم بازنده می شد؛ همان گونه که اخیراً در مقابل تیم کم مهرة شهرداری ارومیه – که از ضریب اشتباه کمتری نسبت به تیم پیکان برخوردار بود – تن به شکست داد.

 

به نظر بنده تیمی در حد بانک سرمایه با این همه مهره اگر قهرمان شود به هیچ وجه جای تحسین ندارد و این تیم، حتی با مربی کم تجربه و گمنامی باید قهرمان شود، حال اگر تیمی به جز این تیم، در پایان فصل، قهرمان شود باید به مربی و تک تک بازیکنان آن تیم آفرین گفت.

و سخن آخر اینکه، اعلام آمادگی هواداران تیم خوب صالحین ورامین در کمپینی مبنی بر فروش کلیه های شان در صورت عدم حمایت مالی مسؤولان از این تیم، اگر چه بازتابی جهانی داشت و رقت همگان و حمایت برخی از مسؤولان را برانگیخت و سرانجام، مانع از حذف این تیم از دور مسابقات شد. اما، نمایانگر محبوبیت استثنایی ورزش والیبال در ایران می باشد؛ محبوبیتی که مسؤولان ورزش کشورمان – دست کم به خاطر سالم سازی هرچه بیشتر جامعه و نجات جوانان مان از فساد و تباهی – باید قدر آن را بدانند و هرگز حمایت شان از این ورزش جذاب دریغ ننمایند.



 

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی