وبلاگ شخصی فرهاد داودوندی

خبرهای فروشگاه لوازم یدکی اتومبیل، ورزشی، علمی، هنری، نجوم و ادبی بروجرد

وبلاگ شخصی فرهاد داودوندی

خبرهای فروشگاه لوازم یدکی اتومبیل، ورزشی، علمی، هنری، نجوم و ادبی بروجرد

خبرهای فروشگاه الوازم یدکی اتومبیل، ورزشی، علمی، هنری، نجوم و ادبی بروجرد

داستان واقعی خرید کاپشن

farhad davoodvandi | چهارشنبه, ۲۶ آبان ۱۴۰۰، ۱۲:۱۷ ق.ظ

 

یک داستان واقعی (16)

 

💥آرزوهایی که برآورده می شود

 

کودک است و دنیای آرزوهایش در داشتن یک کاپشن نو که سالیان سال است از داشتنش محروم بوده خلاصه می شود

 

 با مادر بزرگش با هم زندگی می کنند، هر دو را برای خرید لباس دخترانه روانه بازار کردم

 

مادر بزرگ زنگ زد و گفت: آقای داودوندی،  به خدا کاپشن خیلی گرونه، یکی پیدا کردیم 450 هزار تومان، خیلی از این کاپشن خوشش آمده، هر چی بهش می گویم گران است، هر دو پایش را کرده توی یک کفش که این کاپشن را خیلی دوست دارم...

 

به مادر بزرگش گفتم: کاری باهاش نداشته باش، هر چی دوست داره انتخاب کنه، شماره کارت را بفرست تا پول برای تان واریز کنم.... و 450 هزار تومان برای شان واریز کردم

 

با همان کاپشن  بدون اینکه حتی اتیکت را جدا کند آمد پیشم و در حالیکه از فرط شادی در پوست خود نمی گنجید با شادی غیر قابل وصفی چند بار تکرار کرد: دایی فرهاد دستت درد نکنه، خیلی این پالتویم! را دوست دارم.....

 

بچه است دنیای خودش را دارد، نمی داند که خرید این لباس را مدیون لطف خدا و کمک خیرین عزیز سایت فرهاد داودوندی است و دایی فرهاد در این میان به واقع هیچکاره است...

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی