وبلاگ شخصی فرهاد داودوندی

خبرهای فروشگاه لوازم یدکی اتومبیل، ورزشی، علمی، هنری، نجوم و ادبی بروجرد

وبلاگ شخصی فرهاد داودوندی

خبرهای فروشگاه لوازم یدکی اتومبیل، ورزشی، علمی، هنری، نجوم و ادبی بروجرد

خبرهای فروشگاه الوازم یدکی اتومبیل، ورزشی، علمی، هنری، نجوم و ادبی بروجرد

یک داستان واقعی

farhad davoodvandi | شنبه, ۲۴ مهر ۱۴۰۰، ۱۱:۰۹ ب.ظ

 

یک داستان واقعی (1)

 

پیام داد که زمین خورده ام و زانویم شکسته، دکتر جراح برای عمل جراحی طلب 3 میلیون تومان کرده

 

بهش گفتم: چقدر پول داری؟

 

گفت: 800 هزار تومان قرض کرده ام، یارانه را هم به حسابم بریزند، یک میلیون تومان جور می شود!

 

 گفتم: بقیه پول را از کجا می آوری؟!

 

گفت: خدا بزرگ است، بیشتر به فکر فرزندانم هستم  که نمی توانم با این زانوی شکسته ترو خشک شان کنم!

 

بهش گفتم: همین الان که داریم تلفنی صحبت می کنیم، 3 میلیون تومان از طریق کمک های خیرین عزیز سایت فرهاد داودوندی به حسابت واریز کردم

 

گفت: گفتم خدا بزرگ است... همین الان برای بستری شدن و انجام عمل جراحی می روم بیمارستان

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی