وبلاگ شخصی فرهاد داودوندی

خبرهای فروشگاه لوازم یدکی اتومبیل، ورزشی، علمی، هنری، نجوم و ادبی بروجرد

وبلاگ شخصی فرهاد داودوندی

خبرهای فروشگاه لوازم یدکی اتومبیل، ورزشی، علمی، هنری، نجوم و ادبی بروجرد

خبرهای فروشگاه الوازم یدکی اتومبیل، ورزشی، علمی، هنری، نجوم و ادبی بروجرد

این عکس برای نخستین بار منتشر می شود، مربوط به مراسم بزرگداشتی است که به مناسبت درگذشت دکتر حمید زرین کوب، برادر کوچکتر دکترعبدالحسین زرین کوب در پاییز 1366 در دانشکده ادبیات دانشگاه تهران برگزار شد. در این تصویر، بانو قمر آریان، دکتر شفیعی کدکنی و استاد محمد گودرزی بروجردی( الف. فرهیخته)- که آن زمان دانشجو بوده - دیده می شوند.



23 فروردین سالروز درگذشت زنده یاد

 

دکتر قمر آریان، همسر دکتر عبدالحسین زرینکوب

 

نوشته استاد محمد گودرزی( الف. فرهیخته)

 

   سه سال پیش در 23 فروردین 1391 دکتر قمر آریان، همسر وفادار دکتر عبدالحسین زرین­کوب، زندگی در این جهان فانی را وداع گفت.

 

آوازة این بانوی فاضل و دانشمند خراسانی بیش از آن است که در این مختصر گنجد. کافی است در همین محیط مجازی به جستجوی نام و آثار ارزشمندش برآییم و صدها صفحه مطالب مفصل و متنوع در باره اش بیابیم و با زندگی افتخارآمیزش آشنا شویم.

 

 او از نخستین زنان ایرانی بود که به انجام تحصیلات دانشگاهی تا بالاترین سطح (دکترا) موفق گردید و به سمت استادی دانشگاه رسید. هرچند در محافل علمی و ادبی به عنوان نویسنده، مترجم، شاعر و پژ‍وهشگر در حوزة فرهنگ و ادب فارسی شناخته می­شد، می توان گفت که بزرگترین شاهکار زندگی اش، همسری، همراهی و همیاری ابرمرد عرصة فرهنگ، تاریخ و ادب ایران زمین یعنی دکتر عبدالحسین زرین کوب در نزدیک به پنج دهه زندگی مشترک بوده است.

 

 همان گونه که دکتر رزوبه زرین­کوب، استاد گروه تاریخ دانشگاه تهران به درستی بیان کرده است: «دکتر قمر آریان که می توانست در کار نویسندگی یا ترجمه، از سرآمدان عصر باشد، زندگی خویش را وقف یار کرد و برای آرامش و توفیق همسرش، از خویشتن گذر کرد. در واقع، از وقتی با «عبدی»-  آنگونه که همسرش را می‌خواند- پیمان جاودانة همراهی و همدمی بست، دیگر هرگز لحظه‌ای خود را ندید، هرگز برای خود نزیست و هرگز چیزی برای خود نخواست.»

 

این موضوع را تمام کسانی که از نزدیک با زندگی این زوج ادیب و دانشمند آشنایی داشته­اند، به روشنی دیده­اند. در مراسم خاکسپاری دکتر زرین کوب در 27 شهریور 1378 خودروی حامل بانو قمر آریان به موقع به بهشت زهرا نرسید.

 

وی آن­گاه رسید که پیکر همسرش را خاکِ سرد به گرمی در برگرفته و مجالی برای دیدار واپسین نمانده بود. بانو که ناباورانه کوچ بی پایان یار را می­دید، مزار شوی را در آغوش کشید و چنان بی­تابی می­کرد که گویی تازه عروسی به تعزیت دامادِ نوجوان خود نشسته است! در این میان، تلاش یکی از حاضران که به خیال خود می­خواست آرامش کند، با اعتراض و شکوة او روبرو شد که می­گفت: «مگر نمی­دانستید که من جز عبدی کسی را ندارم. چرا کمی صبر نکردید؟ چرا فرصت آخرین دیدار را از من گرفتید ... ؟»

 

    لینک زیر، حاوی یکی از آخرین مصاحبه های منتشر شده با دکترقمر آریان است که در آن نکات جالب و خواندنی از چگونگی ازدواج با دکتر زرین کوب و زندگی مشترکشان بیان شده است.

 

http://www.cloob.com/c/bookclub2/139341


  • farhad davoodvandi


دیدار و گفتگو با

استاد "علی اصغر عصاری"
عکاسی

که حق زیادی بر تاریخ معاصر بروجرد دارد

به همت دوست عزیزم آقای عبدالحمید حمیدزاده امشب فرصتی دست داد تا در منزل استاد علی اصغر عصاری دیداری با این عکاس قدیمی بروجرد داشته باشیم.

برای ساعاتی در خدمت خود و خانواده محترم شان بودیم و گفتگوی بسیار خوبی رقم خورد که تا یکی دو روز آینده روزی سایت قرار خواهد گرفت.

منتظر باشید..............................
  • farhad davoodvandi









پروفسور جمشید تقسیمی فرزند باد،

 

بروجردی است و همیشه بروجردی میماند.

 

گفتگو از فرهاد داودوندی- بروجرد:

 

15 مهر 1357 جوان ورزیده و تند و تیزی در تیم فوتبال منتخب جوانان لرستان در مقابل 35000 تماشاگر در تهران، برادران فنونی زاده را به ستوه آورده بود یک تنه به خط دفاع تیم تهران بزرگ می زد و شیرازه این تیم را از هم پاشیده بود. دقیقه 104 نتیجه زحماتش را گرفت و گل پیروزی بخش تیم فوتبال لرستان را وارد دروازه تیم تهران که متشکل از بازیکنان پرسپولیس و استقلال بودند نمود. مجله بسیار تخصصی کیهان ورزشی آنزمان به جمشید تقسیمی فوتبالیست بروجردی تیم منتخب لرستان لقب "ماریو کمپس" و مجله  معتبر دنیای ورزشی هم به این فوتبالیست نخبه بروجردی تیم منتخب لرستان لقب " فرزند باد" داد.

 

با فوتبالیست آن سال های فوتبال که اینک با نام پروفسور جمشید تقسیمی در عرصه علم اقتصاد کشور شناخته می شود هم صحبت شدم و گفتگوی مفصلی با این چهره موفق ورزشی علمی داشتم:

 

-          مایلیم با  "فرزند باد" بیشتر آشنا شویم، لطفا از خودتان برای مان بگوئید.

 

- دکتر جمشید تقسیمی هستم متولد سال بروجرد 1339

دارای تحصیلات : دکترای مدیریت بازرگانی از دانشگاه کمبریج بین المللی انگلستان و دارنده فوق دکترای افتخاری برنامه ریزی استراتژیک از دانشگاه  IOWHE   ایالات متحده امریکا

 

-          در حال حاضر  کارتان چیست و لطفا در رابطه با  سوابق فعالیت های علمی تان نیز توضیح دهید؟

 

-          اگر بخواهم از مشاغل فعلی و قبلی ام بگویم، مدیر آموزش وپژوهش و مطالعات اقتصادی اتاق بازرگانی اصفهان، مدیر دفتر پژوهش وعضو هیئت علمی پیمانی موسسه آموزش عالی غیر انتفاعی سنایی اصفهان، مدرس دانشگاههای آزاد، دانشگاه راغب اصفهانی،دانشگاه امین فولاد شهر، دانشکده کار آفرینی دانشگاه تهران،  مدرس دانشگاه آزاد واحد علوم وتحقیقات اصفهان  و دانشگاه آزاد نجف آباد در مقطع فوق لیسانس سوابق پیشین  26سال سابقه خدمت در اتاق  بازرگانی اصفهان و وزارت بازرگانی، سابقه تدریس 26 سال تدریس در دانشگاه( مقاطع تا لیسانس 12سال فوق لیسانس ودکترا 14سال) دارای مدارک استاندارد سازی از کلیه شرکتهای بزرگ ومعتبر استاندارد دهنده دنیا، سفرهای علمی و ماموریتی به 39 کشور جهان، دارای مدارک بیش از3500 ساعت آموزشهای تخصصی تکمیلی، مسئول تدوین برنامه اقتصادی و بازرگانی دکتر محمد باقر قالیباف در انتخابات ریاست جمهوری، مدیر نمایشگاه گل وگیاهان ایران در رومانی سال 2004، ارایه مدل اقتصادی به رئیس جمهور وقت رومانی وملاقات با  آقای یان الیسکو رئیس جمهور  .

 

تدوین دهها طرح توجیهی اقتصادی برای بخش های دولتی و خصوصی که برخی از آنها ارزش میلیارد دلاری داشته است از جمله منطقه ویژه اقتصادی سلفچگان ،پتروشیمی اراک ،پالایشگاه نفت پایتخت، اولین طرح توجیهی GTLدر ایران (تولید بنزین ،گازوئیل و گاز مایع از گاز طبیعی)  و دهها طرح دیگر .

مشاور شرکتهای آذران گاز ، نفت پایتخت، پردازش نفت سپاهان، آسانسور سازی فعال ، برزن آرای سپاهان و ......                                                                      

بنیان گذار  بانک توسعه صادرات،گمرک،شرکت نمایشگاهی ، ترمینال صادراتی ، اتاق بازرگانی  وصنایع ومعادن اراک وساوه ، اتاق تعاون اراک ، برگزاری بیش از 150نمایشگاه تخصصی برای وزارت بازرگانی، عضو هیئت تحریریه نشریات احیا ، و نشریه اتاق بازرگانی و صنایع ومعادن اصفهان ، طنز نویس در مجله گل آقای قدیم،مبتکر اولیه ایجاد بنادر خشک در ایران،دستیار مرحوم دکتر حسین عظیمی آرانی در تدوین برنامه های توسعه اقتصادی دوم ، سوم، وچهارم و در کنار دکتر نهاودیان در وزارت بازرگانی قدیم

پژوهشگر برتر حوزه بازرگانی کشور در سال 1383 / پژوهشگر برتر استان اصفهان در سال 1390در گروه اقتصاد ومدیریت / پژوهشگر برتر کشور در سال 1391 /  پژوهشگر برتر اتاقهای بازرگانی کشور در سال 1392 / دارای 398 مقاله علمی درنشریات داخلی و خارجی / دارای 108پایان نامه به عنوان استاد راهنما ویا مشاور ویا داور                                  

مولف کتاب بازار جهانی گل وگیاهان تزئینی با مقدمه دکتر محمد نهاوندیان / دو بار برنده تندیس پژوهشگر برتر در استان مرکزی  / انتخاب به عنوان برترین کارشناس بازرگانی کشور در سال1383

کارمند نمونه ملی در سال 1383با دریافت لوح از سوی معاونت محترم ریاست جمهوری  / مدرس و نماینده اجرایی دفتر عمران سازمان ملل متحد در طرح senox / عضو کمیته علمی کنفرانس فرصتهای تجاری آسیا واقیانوسیهAPEF  / عضو انجمن بازاریابان اتحادیه اروپا وعضو فارغ التحصیلان کمبریج بین الملل / مدرس رسمی MBAو DBA  در دانشگاه علمی کاربردی

مسئول هسته مطالعات وپژوهشهای بازرگانی به مدت 10سال در استان مرکزی/ برنده عنوان  مقاله برتر همایش ملی توسعه صادرات تبریز در سال 87                                    

برنده عنوان مقاله برتر در همایش ملی اقتصاد در دانشگاه خمینی شهر اسفند 1389 / اجرای طرح پژوهشی آثار اقتصادی نمایشگاهها در سال1390 در اتاق بازرگانی / اجرای طرح پژوهشی آثار تحریم اقتصادی بر صنایع تولیدی اصفهان در سال1390 در اتاق بازرگانی / برنده عنوان مقاله برتر در همایش ملی ایران با عنوان آثار بحران اقتصادی جهان در توسعه صادرات و واردات ایران در سال87 در تهران

عضو کمیته علمی همایش ملی نفت گاز وپتروشیمی در دی ماه 1390 / اجرای طرح پژوهشی آثار هدفمندکردن یارانه ها بر تولید وتجارت برای اتاق بازرگانی وصنایع ومعادن اصفهان در سال1390.

مدیر طرح پژوهشی بررسی بازارهای هدف استان اصفهان در سال 1390 / اجرای طرح پژوهشی آثار هدفمندکردن یارانه ها بر تولید وتجارت برای اتاق بازرگانی وصنایع ومعادن اصفهان در سال1390.

اجرای طرح پژوهشی آثار هدفمندکردن یارانه ها بر تولید وتجارت برای اتاق بازرگانی وصنایع ومعادن ایران  در سال1392

مشاور ارشد بازرگانی بزرگترین ریسندگی جهان شرکت کبیر ریس با 5000 پرسنل

-          بسیاری شما را بعنوان یک ورزشکار موفق می شناسند، فوتبال تان را از کدام محله بروجرد آغاز کردید؟

 

-          متولد خیابان سعدی یا سوزنی قدیم کمی پائین تر از میدان رازان بروجرد می باشم. فوتبال را از زمین خاکی خیابان فرمانداری که در حال حاضر پادگان دژبانی است با تیم فوتبال گمرک شروع کردم و سپس به تیم تلاش پیوست و بعد از آن به تیم ساحل رفته و با بزرگانی مانند عبدا... با عزم هم بازی شدم. در سال 1355با گروهی از دانش آموزان دبیرستان امام خمینی (پهلوی سابق) تیم قدرتمند شهباز را تشکیل دادیم واین تیم شهباز بود که کلاس و سبک فوتبال جدیدی را در بروجرد معرفی کرد .

 

-          مگر تیم شهباز چگونه بازی می کرد؟

 

-           در سال 1355 تیم شهباز به روشی بازی میکرد که در حال حاضر به آن تیکی تاکا میگویند. مرحوم مجید معماری در ایجاد این روش نقش مهمی داشت. تیم شهباز بعدا به نام گلرود تغییر نام داد وسالها به عنوان یکی از قطبهای اصلی فوتبال استان لرستان مطرح شد . فعالیتهای تیم گلرود به دلیل شروع دفاع مقدس از حالت نیمه حرفه ای خارج شد . کلیه کارشناسان اعتقاد دارند درصورتیکه مسائل دفاع مقدس در اولویت نبود این تیم می توانست جایگاه ارزشمندی در سطح باشگاههای کشور داشته باشد.ازاین تیم دکترمحمد چوبکار پزشک ارزشمند به درجه رفیع شهادت نائل گردید.

 

-          چرا شما از تیم گلرود جدا شدید و به تیم شهید علی بیات رفتید؟

 

-           رفتن مجید معماری از گلرود و عدم پذیرش مربیان جدید گلرود که از بازیکنان نیمه مطرح این تیم بودند، باعث گردید به دیگر تیم قدرتمند بروجرد یعنی تیم شهید علی بیات بپیوندم وچند قهرمانی دیگر در سطح بروجرد و استان لرستان با این تیم کسب نمایم.

 

-          آیا خاطره ای از بازی در تیم شهید علی بیات دارید؟

 

-          بله، در این تیم در بازی با تیم دارائی نائب قهرمان وقت باشگاههای تهران پاس گل مساوی را برای مندل مستجاب بازیکن اسطوره ای بروجرد مهیا ساختم. و این را هم اضافه کنم دفاع هر تیمی از بروجرد یا استان یا خارج از استان از سال 1359تا 1364که با ترکیب جمشید تقسیمی، حمید فاضل و مندل مستجاب  در خط حمله روبرو گردیده متحمل شکست شده و ما سه مهاجم بروجردی هرگاه کنار هم بودیم تیم بروجرد باخت را تجربه نمی کرد که خود یک رکورد محسوب میشود.

 

-          بعد از تیم شهید بیات به چه تیمی رفتید؟

 

-          بعد از تیم شهید بیات بروجرد به تیم شاهین تهران پیوستم ویک فصل برای این تیم در باشگاههای تهران بازی کردم ، سپس به عنوان مربی بازیکن در تیم فوتبال شاهین بروجرد به فعالیت ادامه داده وتئوری مورد علاقه خود یعنی تیکی تاکای پیشرفته را در تیم شاهین پیاده نمودم بطوریکه تیم شاهین توانست با میانگین سنی 18 سال تمامی تیمهای منتخب و باشگاههای مطرح استان را شکست دهد.  لیکن در بازی تیم شاهین با پیام تهران دچار پارگی رباط صلیبی شدم و مجبور به چندین عمل جراحی گردیدم.

 

در سال 1364 از سوی بهروز صحابه رئیس وقت فدراسیون فوتبال به عنوان مدرس کلاس مربی گری در خرم آباد انتخاب شدم . ومربیان زیادی در استان لرستان و سایر استانهای کشور را تربیت کردم.

 

-          خود شما زیر نظر چه کسانی فوتبال را فرا گرفتید؟

 

-           من خودم از مریبان و پیشکسوتان بزرگ وارزشمندی  درس گرفته ام از جمله: مرحوم مجید معماری، آقایان سعید ترابی، اردشیر عسگری، احمد جمالی، احمد حبیبی، حجت ا.. صارمی ،اسدی، اسماعیل فروزنده ،تفضلی ، قدرت ا... کاوه ، مرحوم ایرج سلیمانی ،عباس رضوی ، صفر شاه محمدی ، آقای یاگودیچ ، احمد خداداد ، فریدون معینی ، نصرا... عبداللهی ، رضا فهیمی ، ولی ا...صالح نیا ، هوشنگ ارشدی و بیژن ذوالفقار نسب و مرحوم رضا کاروان              

 

-          شما را بعنوان اولین فوتبالیست بروجردی دعوت شده به تیم ملی می شناسند.

 

-          بله، من  اولین فوتبالیست بروجردی دعوت شده به تیم ملی نوجوانان در سال 1356 و تیم ملی جوانان در سال 1357بودم که با تیم جوانان لرستان در سال 1357 به مقام چهارم کشور رسیدیم و در این سال بعنوان بهترین بازیکن کشور در رده ی جوانان انتخاب شدم. در این مسابقات با به ثمر رساندن 6 گل ارزشمند برای تیم لرستان  بهترین گلزن لرستان بودم و با تنها گلی که  در وقت اضافی زدم تیم تهران با تمام بزرگان خود که اسکلت تیم ملی و تیمهای استقلال وپیروزی را تشکیل میدادند حذف شد و لرستان به مرحله بعدی راه پیدا کرد.

 

-          این گل معروف شما ظاهرا تا مدتها نقل زبان علاقمندان بوده است.

 

-          بله، این موضوع ماه ها در محافل ورزشی فوتبال ایران به عنوان یکی از شگفتی های فوتبال ایران نقل می شد . در این سال مجله دنیای ورزش نوشت: باید از جمشید تقسیمی به دلیل سرعت زیادش به نام "فرزند باد" نام  برد و کیهان ورزشی به من لقب "ماریو کمپس" لرستان را داد.

 

در سال 1358 به عنوان تنها بازمانده از تیم سال 1357 جوانان، مرحوم ایرج سلیمانی من را به عنوان کاپیتان تیم استان لرستان انتخاب کرد لیکن مسابقات جوانان کشوری در این سال برگزار نشد.

 

-          چه مقامهایی در دوران فوتبال خود به دست آوردید؟

 

-          کسب مقام های متعدد قهرمانی با تیمهای فوتبال گلرود ،شهید علی بیات وشاهین به عنوان بازیکن و مربی در بروجرد، حضور بعنوان سرمربی تیمهای فوتبال گسترش و آلومینیوم سازی اراک در لیگ باشگاههای کشور، قهرمانی چند گانه در مسابقات آموزشگاههای استان – کسب مقام قهرمانی فوتبال دانشگاههای کشور دو بار با مربیگری آقایان فریدون معینی و احمد خداداد گوشه ای از افتخارات ورزشی اینجانب بشمار میرود .

 

-          آیا شما بجز فوتبال در رشته ورزشی دیگری هم فعالیت داشتید؟

 

-          آنزمان 100متر را بارها در 11 ثانیه و 400متر را در 50ثانیه میدویدم، به همین خاطر توانستم مقام قهرمانی دوهای 400متر و 800 متر استان لرستان در سال 1359 قهرمانی دوهای200متر و400متر دانشگاههای کشور در سال 1364 را نیز کسب نمایم.

 

-          آیا خاطره ای از بازی خداحافظی خود دارید؟

 

-          مسابقه خداحافظی من در کسوت مربی و بازیکن در تیم فوتبال دانشگاه آزاد در فینال مسابقات جام حذفی اراک بودکه با قهرمانی این تیم نیز به اتمام رسید و توانستم آخرین گل خود را در ضربات پنالتی به ثمر برسانم.

 

-          آیا آماری از دیگر موفقیت های دوران مربیگری خود دارید؟

 

-          کسب چهار عنوان قهرمانی ویک نایب قهرمانی ویک مقام سومی در مسابقات دانشگاههای آزاد کشور با تیم دانشگاه آزاد اراک کسب سه مقام قهرمانی با تیم گسترش اراک در استان مرکزی، کسب دومقام قهرمانی و یک نایب قهرمانی و دو مقام قهرمانی جام حذفی با آلومینیم سازی اراک در استان مرکزی از مقامهای به دست آورده ام در کسوت مربی گری می باشد .

 

-          آیا در سفرهای خارجی خود به یاد گیری علم فوتبال هم می پرداختید؟

 

-          بله، در مدت اقامت در لندن و بارسلون توانستم در کنار مطالعات مربوط به اقتصاد وبازرگانی بین المللی، اطلاعات خود را راجع به تاکتیکهای پیشرفته فوتبال تکمیل کنم.

 

 

-          آیا بعنوان یک مهاجم  در گلهای زده شده دیگر بازیکنان قدیمی فوتبال بروجرد و هم دوره های تان نقشی داشتید؟

 

-          یادش بخیر، بله، بازیکنانی بزرگی مانند رضا ساعی، ناصر صنعتکار و حسین خراطی گلهای زیادی را روی پاسها و خصوصا کرنرهای من به ثمر رسانده اند. موسی صابونچی و برادرش دکتر رضا صابونچی و تعدادی دیگر از فوتبالیست های صاحب نام بروجردی از شاگردان من در تیم شاهین محسوب میشوند.

 

 

-          بزرگترین افتخار ورزشی تان چه بود؟

لطفا از قول من بنویس بزرگترین افتخار دکتر جمشید تقسیمی از دیدگاه خودش این است که در طول کلیه فعالیتهای ورزشی خود نه هیچگاه اخراج شده و نه هیچگاه اخطاری از داوران دریافت کرده است  و حتما بنویس دکتر جمشید تقسیمی فرزند باد، بروجردی است و همیشه بروجردی میماند.

 

 

  • farhad davoodvandi

      در حضور مسوولین کشوری و استانی


فرهاد داودوندی بعنوان خبرنگارفعال و برتر استان لرستان

و سایت شخصی فرهاد داودوندی بعنوان رسانه برتر

 در زمینه ترویج کتاب و کتابخوانی معرفی شد

















در حضور مسوولین کشوری و استانی


فرهاد داودوندی بعنوان خبرنگار فعال و برتر استان لرستان و سایت شخصی فرهاد داودوندی بعنوان رسانه برتر در زمینه ترویج کتاب و کتابخوانی معرفی شد

در مراسمی با حضور مسئولان ملی و استانی آیین تجلیل از مولفان، پدیدآورندگان و یاوران کتاب و کتابخوانی در خرم آباد برگزار شد.

 قبل از ظهر امروز پنج شنبه با حضور مدیر کل بازرسی نهاد کتابخانه های عمومی کشور، مدیر کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان لرستان، فرماندار خرم آباد، مدیر کل کتابخانه های عمومی استان لرستان و جمعی از مسئولان استانی و شهرستانی آیین تجلیل از مولفان، پدیدآورندگان و خادمان کتاب و کتابخوانی استان در سالن شهید آوینی اداره کل ارشاد برگزار شد.


در پایان این مراسم که به مناسبت هفته کتاب و  کتابخوانی برگزار شد، از تعدادی از مولفان، پدیدآورندگان و یاوران کتاب و کتابخوانی استان تقدیر به عمل آمد.

در این مراسم فرهاد داودوندی بعنوان خبرنگار برتر استان و سایت شخصی فرهاد داودوندی بعنوان رسانه برتر در زمینه ترویج کتاب و کتابخوانی در سال 1393 معرفی شد و از وی با اهدا لوح و هدیه تقدیر بعمل آورده شد.


لازم به ذکر است در بیوگرافی فرهاد داودوندی چنین آمده است:

فرهاد داودوندی :

وبلاگ نویس برتر سال 1383 ایران از دیدگاه شرکت ایساکو ، دبیر هیات شطرنج بروجرد ، مسئول کمیته انضباطی هیات اسکواش بروجرد ، کسب عنوان فروشگاه برتر ایساکو در عرضه لوازم یدکی خودرو در سال 1389 ، نایب رئیس اتحادیه صنف لوازم بدکی اتومبیل بروجرد، مسئول انجمن نجوم بروجرد ، کسب عنوان سوم برگزار کننده روز نجوم در ایران توسط رادیو اینترنتی نجوم در سال 1387 ،

 ورزشی نویس و خبرنگار رسمی و افتخاری نشریات پیغام بروجرد ، جام جم ، اقتصاد لرستان ، طلوع ورزش لرستان ، همشهری ،باختر زمین ،شهاب آسمانی ، آفتاب لرستان ، سیمره ، تبلور اندیشه ، ماه نامه الکترونیک بروجرد ، خبر ورزشی ، بامداد لرستان ، تبلور اندیشه بروجرد، روزنامه سراسری ورزشی 90 و ، دبیر سرویس ورزشی دو هفته نامه بیان لر،

 (نویسنده و کارشناس و مجری برنامه نقد ورزشی "ذره بین" و طنز ورزشی"اشنفتیت "رادیو بروجرد) ، 4 سال پیاپی تا سال 1390 کتابخوان و یاور نمونه کتابخانه های بروجرد ، یاور جوان نمونه بروجرد در دومین جشن خانه جوان بروجرد 1390 ، خبرنگار یاور نمونه کتابخانه های عمومی بروجرد در سال 1391. خبرنگار و نویسنده ستون های ورزشی پایگاه خبری تحلیلی یافته نیوز، نویسنده ستون های طنز و خبر ورزشی سایت خبری تحلیلی کیمیا نیوز.همکار افتخاری بخش مطبوعات و عکس های ورزشی برنامه تلویزیونی نگاهی به ورزش استان در سال 1391،

اهدا عنوان برتر فعال فرهنگی و مروج فرهنگ کتاب و مطالعه توسط نهاد کتابخانه های عمومی ایران به فرهاد داودوندی تیر 1392 ، خبرنگار روزنامه قدس، دبیر بخش ورزش سایت خبری تحلیلی کیمیا نیوز، نویسنده و کارشناس و مجری برنامه های عصرگاهی رادیو بروجرد از شهریور 1392 (در برنامه های، "یک شهر، یک چهره"، " طنز یادتونه؟"، "رخصت پهلوان"،"از ماست که بر ماست") ، نویسنده و مجری برنامه های صبحگاهی رادیو بروجرد(( "اخبار ورزشی هفتگی"، " نقد های بی رودربایستی" با مسئولین بروجرد در روزهای دوشنبه، چهارشنبه و پنج شنبه هر هفته و نویسنده و مجری برنامه گفتگوی صریح با مسئولین ورزشی در برنامه ذره بین" ))،

عضو هیات موسس، هیات امناء و انجمن خیرین کتابخانه ساز بروجرد، ورزشی نویس هفته نامه شمیم بروجرد، وبلاگ نویس برتر کتابخانه های بروجرد در سال 1392، روزنامه نگار نمونه یاور کتابخانه های بروجرد در سال 1392، مدیر روابط عمومی باشگاه پولاد گسترش بروجرد در لیگ دسته دوم فوتسال ایران، انتخاب فعالترین وبلاگ مُروج فرهنگ کتاب و کتابخوانی در سال 1392 در استان لرستان توسط اداره کل کتابخانه های عمومی لرستان در فروردین 1393برای سایت شخصی فرهاد داودوندی،

 نویسنده و مجری و کارشناس برنامه های صبحگاهی رادیو بروجرد( ذره بین، در دایره ورزش و خبرهای ورزشی) و برنامه های عصر گاهی رادیو بروجرد(رخصت پهلوون و یک شهر یک چهره )در سال 1393، مدیر روابط عمومی واحد فوتسال شهرستان بروجرد در سال 93، ایفای نقش در فیلم مستند تلویزیونی "اهداء عضو" در سال 1392،

مجری و کارشناس برنامه زنده ورزشی رادیو بروجرد در برنامه صبح "با جام جهانی" و مجری و مفسر  برنامه زنده ورزشی "جام بیستم" عصر گاهی صدای شهر رادیو بروجرد سال 93، نویسنده و مجری برنامه " موج سوال " در برنامه "موج خدمت" در برنامه صبحگاهی رادیو بروجرد از اول مهر 1393،  تقدیر با لوح و هدیه از فرهاد داودوندی بعنوان خبرنگار برتر استان لرستان و سایت شخصی فرهاد داودوندی بعنوان رسانه برتر در زمینه ترویج کتاب و کتابخوانی استان توسط اداره کل ارشاد و اداره کل کتابخانه های لرستان در سال 93


مدیر روابط عمومی هیات دو و میدانی بروجرد از آذر 93، نویسنده و مجری برنامه رادیویی طنز " دیه چه خبر" یک عصر خوب، و نویسنده و مجری برنامه رادیویی نقد" در شهر چه خبر" موج خدمت صبح ها از آذر 93




FARHADNOJUM@GMAIL.COM


KHOSHKHIAL_90@yahoo.com



تلفن همراه :   09161622595



  • farhad davoodvandi

علی دایی از شکایت خود علیه محمد مایلی کهن گذشت کرد

farhad davoodvandi | جمعه, ۲۳ آبان ۱۳۹۳، ۱۲:۲۲ ق.ظ

فرهاد داودوندی در کنار علی دایی


فرهاد داودوندی در حال مصاحبه با محمد مایلی کهن




علی دایی از شکایت خود علیه 



محمد مایلی کهن گذشت کرد


سرمربی پیشین تیم فوتبال پرسپولیس با صدور متنی که در آن اعلام کرده "پس از مشورت با خانواده‌اش تصمیم به بخشش محمد مایلی‌کهن گرفته است" رضایت خود را برای آزادی این مربی از زندان اعلام کرد.

علی دایی سرمربی پیشین تیم فوتبال پرسپولیس عصر امروز چهارشنبه با صدور متنی، رضایت خود را برای آزادی محمد مایلی‌کهن از زندان اعلام کرد که این متن را در زیر می‌خوانید:

به نام آن که اگر حکم کند همه محکومیم

خداوند نبخشد بنده‌ای را که از سختی و گرفتاری دیگران خشنود باشد.

آن‌چه در روزهای اخیر رقم خورد محصول اتفاقات و رفتار و گفتارهایی بود که مدت‌ها تکرار می شد و من را در جایگاه مجرم می‌نشاندند و هر آن‌چه بر زبان‌شان می‌آمد نثار من و خانواده‌ام می‌کردند بی‌آن‌که دلیل خصومت شان را بدانم. مرا مغرور می‌خواندند بی‌آن‌که کسی از آن‌ها بپرسد ولو اگر علی دایی مغرور باشد چه ارتباطی به شما دارد؟

در روزهایی که بدترین نسبت‌ها را به من و خانواده‌ام می‌دادند و همه سکوت کرده بودند چه می‌شد کرد جز این که دست به دامان قانون شوم؟ قانونی که قبلاً هم رأی خود را در این باره صادر کرده و من از حقم گذشته بودم.

این بار روند پرونده به سمتی منتهی شد که مجازات فرد مقصر فقط مجازات خود او نبود. رفتن به حبس یک نفر، خیلی‌ها و به خصوص خانواده‌اش را مکدر می‌کند و قسم می‌خورم بارها و بارها به این مسائل فکر کردم اما وقتی متولی امام‌زاده حرمت امام‌زاده نگه ندارد و کسی که قانون او را محکوم کرده از کرده‌اش پشیمان نیست تکلیف طرف مقابل چه باید باشد؟

طی روزهای اخیر بزرگان بسیاری با من تماس گرفتند و البته همه دوستان به تنها سئوال من پاسخ قانع کننده ندادند. پرسیدم: به خانواده شما توهین شود چه می‌کنید و هیچ‌کدام نتواستند خودشان را جای من قرار دهند.

امروز اما نه به اصرار کسی که پس از مشورت با خانواده‌ام تصمیم گرفتم از آنچه قانون حق من دانسته بگذرم زیرا راضی نیستم حتی لحظه‌ای غصه نوه‌ای را ببینم که چشم‌انتظار پدربزرگش است‌. منی که در دفاع از حیثیت خانواده‌ام پا به دادگاه گذاشته‌ام امروز برای رفع تکدر خانواده‌ای که در ماجرای ما هیچ قصوری نداشته اما عضوی از خود را گرفتار می‌بیند از حقم گذشتم و امیدوارم خداوند از گناهان همه ما بگذرد.

نظر آن‌هایی که طی روزهای اخیر چه در تماس مستقیم با من و چه در جراید در این باره اظهاراتی داشتند قطعاً محترم است هر چند به نظر می‌رسد فضایی برای برخی موج‌سواران همیشگی فراهم شده بود تا موج‌سواری کنند. کسانی که جهل به موضوع دارند یا خود را به جهالت زده‌اند و خداوند متعال در سوره فرقان فرموده اند إِذَا خَـاطَـبَـهُـمُ الْـجـَاهِـلُـونَ قَـالُـوا سَـلَـامًـا بندگان خداى رحمان کسانى‌‏اند که هنگامی که جاهلان آنها را مخاطب سازند به آنها سلام می‏گویند.

قاعده شاگرد استادی را من بهتر از خیلی از آن‌ها بلدم و کاش قاعده استاد شاگردی هم در جامعه ما رعایت شود تا هیچ‌گاه ماجراهایی این‌گونه رقم نخورد.

به امید آن که روزی برسد که مرور خاطره‌های‌مان گل لبخند را بر لبان بنشاند نه این که در فضایی پر از کینه و عداوت‌، سعی کنیم برای رسیدن به منافع خود‌، روزهای خوب‌مان را هم فراموش کنیم. وَ لا تَـستَـوِى الحَْـسـنَـةُ وَ لا السـیِّئـَـةُ ادْفَـعْ بِـالَّتـى هِـىَ أَحْـسنُ. هرگز نیکى و بدى یکسان نیست ، بدى را با نیکى دفع کن. (سوره فصلت آیه 14)


  • farhad davoodvandi

رنگ ها در فوتبال ما مدتهاست رنگ باخته اند

farhad davoodvandi | جمعه, ۲۳ آبان ۱۳۹۳، ۱۲:۰۵ ق.ظ



آنزمان که فوتبال ایران مردمی بود



رنگ ها در فوتبال ما مدتهاست رنگ باخته اند

فرهاد داودوندی- بروجرد:

نام پرسپولیس و استقلال همیشه ده ها هزار تماشاگر را روانه استادیوم های ورزشی می کرد.

 وجود ستاره هایی در این تیمها به مانند علی پروین، ناصر محمد خانی، ناصر حجازی، مجید نامجو مطلق و .......... نیز مزید بر علت می شد تا تماشاگران تا لبه های خط در کنار زمین فوتبال بنشینند.


هر گاه تیمهای سرخابی برای بازیهای دوستانه روانه شهرستانها می شدند ورزشگاه ها جای سوزن انداختن نبود چه رسد به اینکه کسی بخواهد با خیال راحت روی سکوها جایی برای نشستن پیدا کند.

فوتبال ایران هنوز غرق در فساد مالی نشده بود. فوتبالیست ها برای رنگی که به آن عاشق بودند به زمین می رفتند و تماشاگران هم اسطوره های خود را عاشقانه دوست داشتند.

با هر پیروزی شادی وصف ناپذیری سراپای علاقمندان به هر تیمی را می گرفت و با هر ناکامی هم مجموعه تیم و هواداران غرق در ماتم می شدند.

فوتبال ایران هنوز غرق در فساد مالی نشده بود. هواداران حتی نام کوچک و پست بازی بازیکنان ذخیره تیمهای رقیب را هم می دانستند.

از مدتها قبل از هر بازی مردم پیگیر خبرهای خوش و یا ناخوش از تیم خود و تیم رقیب می شدند. مصدومیت هر بازیکن خودی حتی در تمرینات، لرزه بر اندام ها می انداخت و دست های دعا برای شفا رو به آسمان ها بلند می شد.

فوتبال ایران هنوز غرق در فساد مالی نشده بود. و فوتبال روح و زندگی مردم بود. همه عاشق بودند و با عشق به تیمهای مورد علاقه شان شب را به صبح و صبح را به شب می رساندند.

سرهای بازیکنان، مقابل توپ حریف قرار می گرفت تا بازیکن به بی تعصبی متهم نشود. القابی به مانند سیم خاردار، عقاب، پا طلایی و سر طلایی القابی بود که مردم کوچه و بازار به بازیکنان محبوب شان می دادند. هیچ بازیکنی را یارای فیلم بازی کردن برای علاقمندان به تیمها نبود.

 هر چه بود یک رنگی بود و آن رنگ، رنگ عشق بود به قرمز و آبی و گاها سبز پاس تهران و زرد سپاهان اصفهان و یا قرمز تراکتور سازی تبریز و حتی مشکی ابومسلم خراسان.

و اما فوتبال، این ورزش جذاب جهانی که دقیقا مانند زندگی بالا و پائین دارد، کم و زیاد دارد و کاملا بی رحم است، بالاخره آن روی دیگر خودش را نشان هواداران فوتبال در ایران داد.

 دو بازی و دو تساوی تیم ملی فوتبال با  تیم استرالیا و صعود  روز 8 آذر در ملبورن استرالیا  به جام جهانی فرانسه 1998 با هدایت والدایر ویرای برزیلی به یکباره باعث شد فوتبال ایران رشد حباب گونه اش شروع شود.

پولهایی که زمانی تیمهای شهباز و بهمن و کشاورز و .... برای خرید بازیکنان نامی، بی حساب و کتاب خرج می کردند، با صعود به جام جهانی فرانسه عیان تر از قبل شد و فوتبالی را که متناسب با حضورش در میادین بین المللی رشد نکرده بود را با سرعت سرسام آور به سرازیری  سقوط سوق داد.

کار به جایی رسید که در زمانی کمتر از آن که فکرش را می شد کرد، بازیکنان در فروختن رنگ مورد علاقه شان به چند ریال بیشتر گوی سبقت را از هم می ربودند

 بیشتر فوتبالیست ها برای از تن بیرون آوردن لباس تیم محبوب شان با همدیگر به رقابت می پرداختند و آنچه در این میان پشیزی ارزش نداشت احساسات پاک هواداران بود.

دیگر سر هیچ بازیکنی جلوی هیچ توپ حریفی قرار نگرفت. با هر باخت دیگر غمی چهره بازیکنان را در بر نمی گرفت بلکه همچنان قهقهه بر فوتبال در حال مرگ هر روز بیشتر از روز قبل بر لبان بازیکنان جا می گرفت. مربیان بسیاری مربی نما شدند و حساب های بانکی شان هر روز گردش مالی اش بیشتر می شد.

بازیکنانی پا به عرصه فوتبال گذاشتند که دیگر بسیاری از آنها بویی از تعصب در وجودشان برای شاد کردن دل هواداران دیده نمی شد.

 هر روز بیشتر از روز قبل رنگ ها رنگ می باختند، در واقع این رنگ ها نبودند که بی رنگ می شدند، این فوتبال بود که در نزد مردم و بخصوص هواداران رنگ می باخت.

فوتبالی که روزی  مردم برای دیدن آن تا کنار خط عرضی و طولی زمین در سرما و گرما می نشستند و جا برای سوزن انداختن نبود دیگر رنگی نداشت و در مهمترین مسابقات هم حتی روی سکو ها می شد از فرط کم استقبالی راحت نشست و در حال شکستن تخمه ژاپنی، بازی بی رنگ و بوی بازیکنان دو تیم سرخابی را دید و حتی برای دقایقی برای رفع خستگی چُرتی زد.

فوتبال ایران از روزی که غرق در فساد مالی شد، از روزی که پای دلالان در آن باز شد، از روزی که به دست غیر فوتبالی های با نفوذ افتاد و از روزی که بیشتر بازیکنانش مانکن هایی شدند که بیشتر از فتح دروازه حریف به فکر بر هم نخوردن آرایش موهای خود در زمین مسابقه بودند، فاتحه اش خوانده شده بود.

فوتبالی که آخرین نسل هواداران دو آتشه اش را هم در حال از دست دادن می بیند و در یک کلام، فوتبالی که از ترس مرگ، با تزریق پول های باد آورده خودکشی کرده است، اینک دیدن هواداران پر شور و دو آتشه در ورزشگاه ها را فقط در خواب و خیال می تواند ببیند.

این فوتبال دیگر مردمی نیست، این فوتبال که ما در حال دیدنش خواب مان می گیرد، اصلا فوتبال نیست، شبهی از یک ورزش پر طرفدار در جهان است.
  
  • farhad davoodvandi


اختصاصی/گفتگوی سایت آساره خبر با وبلاگ نویسان برتر:


فرهاد داودوندی متولد سال  1342 از شهرستان بروجرد دارای مدرک

تحصیلی دیپلم وبلاگ نویس برتر سال 1383 ایران از دیدگاه شرکت ایساکو...


به گزارش آساره خبر؛ فرهاد داودوندی متولد سال  1342 از شهرستان بروجرد دارای مدرک تحصیلی دیپلم وبلاگ نویس برتر سال 1383 ایران از دیدگاه شرکت ایساکو و از اولین وبلاگ نویسان کشور است که این چنین با او به گفتگو می نشینیم:

 فرهاد داود وندی

 

*آساره خبر- از چه زمانی و چگونه با فضای مجازی آشنا شدید:

سال 81 به این تکنولوژی علاقمند و جزء اولین سری وبلاگ نویسان ایران شدم و از همان روزهای اول که کامپیوتر را دیدم از آن لذت بردم، آن زمان هم فقط میهن بلاگ وبلاگ داشت که سریعا عضو آن شدم  و از آن زمان شروع به کارکردم تا اینکه در سال 89 وبلاگ های قبلی ام را حذو و وبلاگ جدید farhad90.ir را راه اندازی کردم که حدود دو سه سال اخیر حدود 4 میلیون نفر بازدید کننده داشته است.

*آساره خبر- مشوق اصلی شما چه کسانی بوده اند:

 تکنولوژی روز خود به خود این انگیزه را در من ایجاد کرد که وارد این قضیه شدم و همین که مخاطبین ما همزمان می توانست کل دنیا باشد این خودش خیلی جالب بود و لذت می بردم که تکنولوژی روز را مشاهده می کردم.

*آساره خبر- خانواده مخالفت ندارند:

خانواده ام از اینکه می دیدند من به همان اندازه که مسائل شهر و استانم برایم مهم است به همان اندازه زندگی شخصی هم برایم پر ارزش است یعنی هر دو در یک کفه ترازو به شکل مساوی هستند و اوایل از اینکه من خیلی از وقتم را برای سوژه یابی می گذراندم(8 تا 9 ساعت در روز) برایشان سخت به نظر می رسید ولی امروز با این قضیه کنار آمده اند.

البته بنده دوسه وبلاگ دارم ولی بیشتر روی همین وبلاگ farhad90.ir  کار می کنم.

*آساره خبر- بهترین مطلب:

تک تک مطالبی را که روی وبلاگ قرار می دهم برایم عزیز هستند و دوستشان دارم چراکه برای هرکدام از سوژه ها وقت می گذارم.

خاطره ای دارم از سال قبل که به خرم آباد آمدم: عده ای در ورودی شهر خرم آباد ایستاده بودند از ماشین  پیاده شدم و پرسیدم چه خبر است؟ گفتند برا ی استقبال از چند قهرمان ورزشی جمع شده اند  این شد که بنده هم در آن جشن شرکت کردم و به نوعی نظم  کل جلسه را سازماندهی کردم  و از آن جشن مطالبی روی وبلاگم قرار دادم.

بهترین مطلبی که بیش از همه به دلم نشست خاطره ای از چند سال پیش در خرم آباد بود که از یک نفر آدرسی پرسیدم بعد او به من گفت که مسیر من هم آن طرف است و تاکسی گرفت و با هم رفتیم وقتی به محل مورد نظر رسیدیم از ماشین پیاده شد و آدرس را به من نشان داد و دوباره سوار همان تاکسی شد و برگشت، دویدم و جلویش را گرفتم؛ گفتم پس شما که کار نداشتی؛ گفت من فهمیدم غریبه هستی فقط می خواستم آدرس را نشانت بدهم و آن بود که یک مطلبی روی سایت زدم که به قضایای بروجرد خرم آباد بازی پایان بدهیم و مردم با هم مشکلی ندارند و این بیشتر مسئولین ادارات هستند که بین مردم تفرقه می اندازند و من بهترین دوستانم الان خرم آبادی هستند.

*آساره خبر- تاکنون موفق به کسب چه مقام هایی شده اید:

 وبلاگ نویس برتر سال 1383 ایران از دیدگاه شرکت ایساکو، دبیر هیات شطرنج بروجرد، مسئول کمیته انضباطی هیات اسکواش بروجرد، مسئول انجمن نجوم بروجرد، کسب عنوان سوم برگزار کننده روز نجوم در ایران توسط رادیو اینترنتی نجوم در سال 1387 ، ورزشی نویس و خبرنگار رسمی و افتخاری نشریات پیغام بروجرد، جام جم، اقتصاد لرستان، طلوع ورزش لرستان، همشهری، باختر زمین، شهاب آسمانی، آفتاب لرستان، سیمره، تبلور اندیشه، ماه نامه الکترونیک بروجرد، خبر ورزشی، بامداد لرستان، تبلور اندیشه بروجرد، روزنامه سراسری ورزشی 90 و ، دبیر سرویس ورزشی دو هفته نامه بیان لر، (نویسنده و کارشناس و مجری برنامه نقد ورزشی "ذره بین" و طنز ورزشی"اشنفتیت "رادیو بروجرد) ، 4 سال پیاپی تا سال 1390 کتابخوان و یاور نمونه کتابخانه های بروجرد، یاور جوان نمونه بروجرد در دومین جشن خانه جوان بروجرد 1390 ، خبرنگار یاور نمونه کتابخانه های عمومی بروجرد در سال 1391. خبرنگار و نویسنده ستون های ورزشی پایگاه خبری تحلیلی یافته نیوز، نویسنده ستون های طنز و خبر ورزشی سایت خبری تحلیلی کیمیا نیوز. همکار افتخاری بخش مطبوعات و عکس های ورزشی برنامه تلویزیونی نگاهی به ورزش استان در سال 1391، کسب عنوان برتر فعال فرهنگی و مروج فرهنگ کتاب و مطالعه توسط نهاد کتابخانه های عمومی ایران  تیر 1392 ، خبرنگار روزنامه قدس، دبیر بخش ورزش سایت خبری تحلیلی کیمیا نیوز، نویسنده و کارشناس و مجری برنامه های عصرگاهی رادیو بروجرد از شهریور 1392 (در برنامه های، "یک شهر، یک چهره"، " طنز یادتونه؟"، "رخصت پهلوان"،"از ماست که بر ماست") و برنامه های صبحگاهی رادیو بروجرد(( "اخبار ورزشی هفتگی"، " نقد های بی رودربایستی" و " گفتگو با مسئولین ورزشی در برنامه ذره بین" ))، عضو هیات موسس، هیات امناء و انجمن خیرین کتابخانه ساز بروجرد، ورزشی نویس هفته نامه شمیم بروجرد، وبلاگ نویس برتر کتابخانه های بروجرد در سال 1392، روزنامه نگار نمونه یاور کتابخانه های بروجرد در سال 1392

 

*آساره خبر- حرف آخر:

 امیدوارم که روزی برسد تمام مردم لرستان به حقشان برسند و مسئولین بیشتر از اینکه به فکر میزشان باشند به فکر گرفتن حق مردم استان باشند. از لحاظ درصد هوشی ،از لحاظ ورزشی، جوانان استان درکشور زبانزد هستند. ما در این استان مردمانی فهیم داریم که از همه لحاظ  قابل احترام و برترند.امیدوارم روزی برسد که مسئولین به فکر این مردم باشند.

 

*سیده راضیه رازانی

http://www.asarehkhabar.ir/fa/news/1828
  • farhad davoodvandi



خبرگزاری کشاورزی ایران به نقل قول



 از سایت شخصی فرهاد داودوندی گزارش داد:


گفت وگو با صاحب سمند زباله جمع کن..!

 + تصاویر


فرهاد داودوندی

سمند آخرین مدلش را در زیر درختی پارک می کند، لباس های مرتبش را عوض می کند، با پوشیدن لباس مخصوص و با در دست کردن دستکش، کار هر روز خود در طی شانزده سال گذشته را پی می گیرد. امروز باتفاق دوستانم در سراب کرتول بروجرد با مردی دیدار و گفتگو داشتم که تعجب مرا سخت بر انگیخت، خدمتگزار طبیعت، عاشق طبیعت و اینگونه القاب به واقع زیبنده نام این بزرگ مرد محیط زیست ایران است. جواد قریب، نامی غیرآشنا برای مسئولین بروجرد، استان لرستان و حتی ایران است! زاده سال بروجرد در سال 1333 خورشیدی است و با اینکه بازنشسته است و یک باب مغازه در بهترین نقطه شهر بروجرد( ابتدای خیابان شهدا) دارد، اما شانزده سال است که هر روز و مرتب، به تنهائی راهی روستاهای دور دست بروجرد می شود و یک تنه زباله های رها شده در دشت و صحرا را در گونی هائی که همراه دارد، جمع آوری می کند.

 

وقتی از وی می پرسم:

 

- چرا این کار را انجام می دهی؟

 

- لبخندی می زند و می گوید: زمین امانتی در دست ماست، من می خواهم این امانت همیشه پاکیزه باشد.

 

در جواب پرسش دیگرم که از وی می پرسم چند سال است به این کار مشغول هستی؟

 

- سخنانش را اینگونه ادامه می دهدکه: 16 سال است پاکسازی طبیعت را سرلوحه فعالیت های زندگی خود قرار داده ام. وضع مالی ام بسیار خوب است و محتاج نیستم، از شنیدن صدای پرندگان، آب های جاری در رودخانه ها، دیدن درختان و سبزه ها، کوه های سر به فلک کشیده لذت می برم.

 

- خانواده تان چگونه با این فعالیت شما کنار آمده اند؟

 

متاهل هستم، و یک دختر و پسر دارم که هر گاه آنها هم سری به ما بزنند همراه با همسرم به نخستین روستا رفته و کار پاکسازی زباله ها از صحرا را انجام می دهیم. خوشبختانه خانواده ام خودشان نیز از پاکسازی طبیعت لذت می برند.

 

- کار پاکیزه نمودن طبیعت را روزی چند ساعت انجام می دهی؟

 

- روزانه از ساعت حدود 10 صبح تا 6 یا 7 غروب کار پاکسازی طبیعت را انجام می دهم.

 

- آیا در تمامی فصول سال فعالیت دارید؟

 

- بله، البته در زمستان بخاطر اینکه زباله ها زیر برف ها مخفی می شوند، کارم سخت تر است.

 

 

- آیا اداره یا ارگانی به شما کمک مالی می کند؟

 

- خیر، حتی هزینه دستکش های چهار هزار تومانی در هر هفته و بنزین رفت و برگشت ماشینم و غذای همراهم را نیز خودم می پردازم.

 

- در کدام مناطق بیشتر فعالیت داشته اید؟

 

- در تمامی مناطق فعالیت داشته ام، الان حدود سه ماه است در سراب کرتول مشغول پاکسازی می باشم، سه سال هم اطراف سد دهکرد را پاک سازی کردم، قبل از آن هم در خیلی از باغهای روستاهای اطراف شهر همین کار را انجام داده ام.

 

- آیا فعالیت های شما فقط مختص پاکسازی طبیعت بروجرد از زباله ها است؟

 

- خیر، چندی قبل طبیعت اطراف پلیس راه توره اراک را به مدت ده روز پاکیزه کردم. حتی چندی قبل برای میهمانی رفتیم گچساران سری به پسر عمویم بزنیم. زباله های اطراف سد شان را جمع آوری نمودم.

 

- برخورد مردم با شما در حین فعالیت های تان چگونه است؟

 

- بیشتر فکر می کنند که این پیشه من است، وقتی برای شان توضیح می دهم که من زباله هائی را که آن ها در طبیعت رها می کنند جمع آوری می کنم تا کره زمین بیشتر از این آلوده نشود، تعجب می کنند.

 

- آیا از فعالیت های تان در رابطه با پاکسازی طبیعت در این چند سال،خاطره ای می توانید برایمان تعریف کنید؟

 

- چندی قبل یکنفر با دیدن فعالیت های من، برایم غذا آورد و مبلغ ده هزار تومان هم به من داد، به آن شخص گفتم وضع مالی ام خوب است، آن سمند آخرین مدل که در آن گوشه پارک شده، مال من است، خانه از خودم دارم، مغازه در بهترین نقطه شهر دارم و حقوق بازنشستگی می گیرم، باورش نشد. به زور پول را به من داد که منهم آن را گرفتم و به موسسه کودکان سرطانی محک هدیه دادم.

 

یک خاطره دیگرم اینکه چندی قبل برف باریده بود، داخل رودخانه رفتم پلاستیک بزرگی را که گیر کرده بود دربیاروم، لیز خوردم و آب مرا با خود برد، در آن سرما خیس خیس شدم و تا چند روز در خانه به خاطر سرما خوردگی بستری شدم. اما تا حالم بهتر شد دوباره به طبیعت برگشتم.

- دوست داری تو را به چه نامی صدا بزنند؟

 

- خدمتگزار طبیعت!

- اما به نظر من، لقب "عاشق بی ادعای طبیعت" و یا " غریب آشنا" بیشتر برازنده شماست!

 

- ( با خنده می گوید)هر طور خودتان صلاح می دانید!

 

منبع: وبلاگ شخصی فرهاد داودوندی




http://www.iana.ir/keshavarzi/item/15646-1.html

  • farhad davoodvandi




خبرگزاری کتاب ایران ( ایبنا)  طی مصاحبه ای مفصل



 با یک بروجردی فعال فرهنگی کشور چنین نوشت:



فروشگاه لوازم یدکی ایستگاه مطالعه شد


فرهاد داودوندی، فروشنده لوازم یدکی ایران خودرو (ایساکو) در شهرستان بروجرد استان لرستان از 15 سال پیش با ایجاد کتابخانه در محل کار خود روزانه 20 تا 30 مراجعه‌کننده دارد و 400 جلد کتاب در اختیار مخاطبان قرار می‌دهد.در حال حاضر این کتابخانه به ایستگاه مطالعه شماره یک شهرستان بدل شده‌است.


داودوندی در گفت‌وگو با خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، با اعلام این مطلب عنوان کرد: از شش سالگی و حتی پیش از ورودم به مدرسه به دلیل آشنایی با خواندن و نوشتن با کتاب انس داشتم و اکنون در  50 سالگی دارای یک کتابخانه شخصی با چهار هزار جلد کتاب هستم.

وی اظهار کرد: این فروشگاه با 18 متر فضا اکنون دارای هشت متر کتابخانه‌دیواری با شش قفسه  و 400 جلد کتاب است. بسیاری از همکاران و مراجعه‌‌کنندگان این فروشگاه برای امانت‌گرفتن کتاب به این مکان مراجعه می‌کنند و در صورت نداشتن اثر مورد نظر آن‌ها از کتابخانه شخصی خودم کتاب سفارشی مراجعه‌کنندگان را تهیه می کنم. 

وبلاگ نویس برتر استان در سال 1383 با بیان این‌که چهار سال پیاپی تا سال 1390 به عنوان کتابخوان و یاور نمونه کتابخانه‌های شهرستان بروجرد انتخاب شده‌است، درباره سابقه عضویت در کتابخانه عمومی این شهرستان گفت: از سال 1351 عضو کتابخانه شهید باهنر شهرستان بروجرد استان لرستان شدم که قدیمی‌ترین کتابخانه شهراست و تاکنون این عضویت پابرجاست.

خبرنگار یاور نمونه شهرستان بروجرد در سال 1391 با بیان این‌که از شش سالگی عضو کتابخانه بودم، اظهار کرد: به جرات می‌توانم بگویم یک روز هم در زندگی‌ام نبوده که مطالعه نکرده باشم و اگر یک روز یکهزار تومان هم درآمد داشته باشم، 900 تومان آن را کتاب می‌خرم.

نایب رییس اتحادیه صنف لوازم یدکی اتومبیل بروجرد با اشاره به این‌که عضویت در یک کتابخانه  اورا برای استفاده از منابع آن مرکز محدود نمی‌کرد، گفـت: گاهی کتابی را در کتابخانه عمومی شهید باهنر و حتی شهرستان بروجرد پیدا نمی‌کردم و به همین دلیل برای پیدا کردن کتاب‌های مورد نیاز خود  به کتابخانه‌های شهرستان‌های دیگر مانند دورود مراجعه می‌کردم.

وی درباره ویژگی‌های کتابخوانان حرفه‌ای و انتخاب آن‌ها ازسوی نهاد کتابخانه‌های عمومی کشور گفت: کتابخوانان حرفه‌ای با کتاب زندگی می‌کنند، از مطالعه آن لذت می‌برند و تلاش می‌کنند فرهنگ مطالعه را در محل کار، سکونت و در میان اقوام، همکاران و دوستان رواج‌دهند.

دبیر سرویس ورزشی دو هفته نامه بیان لر با بیان این‌که یک کتابخوان حرفه‌ای باید از کتاب‌های جدید در بازار نشر ،ناشران برجسته و آثار ترجمه و تالیف موجود در بازار کتاب اطلاع داشته باشد، اظهار کرذ: به دلیل استقبال از کتابخانه فروشگاه ایران‌خودرو بروجرد و بازدید تیمور احمدوند، مدیر کل کتابخانه‌های استان و سرکشی مداوم داود پهلوان، رییس کتابخانه‌های شهرستان بروجرد، این کتابخانه  به ایستگاه مطالعه شماره یک شهرستان بدل شد.

این فعال برتر فرهنگی که تیرماه امسال از سوی نهاد کتابخانه‌های عمومی کشور به عنوان مروج فرهنگ کتاب و مطالعه انتخاب شد، عنوان کرد: همزمان با هفته کتاب با همکاری کتابخانه‌های عمومی شهرستان بروجرد اقدام به برپایی مسابقه‌های کتابخوانی کرده و هر روز به همه شرکت‌‌کنندگان پنج کتاب را به عنوان جایزه اهدا می‌کردم.

نویسنده، کارشناس و مجری برنامه های عصرگاهی رادیو بروجرد با اشاره به ارسال 50 تا 60 جلد کتاب بر اساس سهمیه کتاب‌های ایستگاه مطالعه استان به این کتابخانه اظهار کرد: به صورت ماهانه کتاب‌هایی که کمتر مورد استقبال مخاطبان قرار گرفته یا تکراری هستند، تعویض و آثار جدید ارسالی جایگزین می‌شوند.

وی با بیان این‌که ضمانت خاصی برای امانت کتاب از این کتابخانه حتی پیش از تبدیل شدن به ایستگاه مطالعه وجود نداشت، گفـت: اکنون به‌دلیل ارسال کتاب ازسوی نهاد کتابخانه‌های عمومی کشور امانت کتاب قانون‌مند شده، اما پیش از این هم فقط با ثبت یک شماره تماس با مخاطبان این کتابخانه ارتباط داشتیم.

داودوندی درباره گرایش و علاقه مخاطبان و مراجعه‌کنندگان این کتابخانه عنوان کرد: مردان بیشترین قشر مراجعه‌کننده به این فروشگاه هستند که کتاب‌های تاریخی مانند سرگذشت کورش کبیر را جست‌وجو می‌کنند و برخی مخاطبان هم کتاب‌های حوزه ادبیات مانند رمان‌ها را انتخاب می کنند تا مورد استفاده همسر و فرزندانشان هم باشد.

http://www.ibna.ir/vdcbgwb8wrhbw9p.uiur.html

  • farhad davoodvandi


مصاحبه خبرگزاری جمهوری اسلامی ( ایرنا)



 با فرهاد داودوندی منتقد بروجردی ورزش کشور

نقد منصفانه موجب پیشرفت جایگاه ورزش کشور می شود

بروجرد - یکی از منتقدان ورزشی در بروجرد گفت: نقد منصفانه در عرصه ورزش کشور باعث پیشرفت و روند رو به رشد این حوزه می شود.

ˈ فرهاد داودوندیˈ روز چهارشنبه در گفت وگو با ایرنا افزود: متاسفانه ورزش کشور ما به سمت و سوی نقدهای احساسی و غیر منطقی پیش می رود و اکثر خبرهای ورزشی ما رو بنایی است و بر کارهای ریشه ای مانور داده نمی شود.

وی اضافه کرد: نقد ورزشی یک مشاوره رایگان برای مسوولان ورزشی است تا بتوانند ضعفها و کمبودها را بشناسند و برای رفع انها تلاش کنند.

به گفته وی منتقد ورزشی با لایه های مختلف جامعه برخورد دارد و دیدش نسبت به ورزش موشکافانه تر است و بیشتر به عمق کار می پردازد.

داودوندی افزود: متاسفانه مسوولان ورزشی با نقد برخورد مثبتی ندارند و فکر می کنند که نقد قرار است جایگاه مدیریتی آنها را متزلزل کند، در حالیکه نقد منصفانه می تواند به آنها مشاوره دهد.

وی قدرت نقد پذیری مسوولان سطح کشور را بهتر از مسوولان استانهای محروم و شهرهای کوچک دانست و گفت: متاسفانه مسوولات در شهرهای کوچک در مقابل نقدها سریعا جبهه گیری می کنند.

بگفته وی منتقد منصف کسی است که موازی با ورزش حرکت کند، جلوی هیاتهای ورزشی جبه گیری نکند، احساس مسوولیت کند و به منافع شخصی خود فکر نکند.

داودوندی افزود: خوشبختانه با تعدد نشریات و وبلاگها و سایتهای مجاز یک سری مسوولان کم کار مکلف به جوابگویی شده و هر لحظه خود را زیر ذره بین حس می کنند.

وی تاکید کرد: اگر فرد منتقد خود دلسوز ورزش بوده و نفع مادی و شخصی را از ذهن بیرون کند و تحصیل کرده رشته های مختلف باشد می تواند در ازای نقدهای ورزشی، راهکارهای لازم را نیز ارایه کند.

وی همچنین افزود: متاسفانه اغلب منتقدان ورزشی یک سری افراد دلال هستند و که تنها به منافع شخصی خود می اندیشند.

وی اظهار امیدواری کرد تا روزی برسد که مسوولان خودشان از منتقدان دعوت کند تا در نشستهای مختلف حضور یافته و از نظرات سازنده آنها برای رشد ورزش استفاده کنند.

7189/542

انتهای پیام /*
تاریخ خبر: 15/08/1392 | ساعت: 13:3

http://khorramabad.irna.ir/fa/News/80893435

  • farhad davoodvandi