ماهان رحیمیان عقاب لرستان سنگربان سپاهان اصفهان

 

"ماهان رحیمیان" فرزند برومند بروجرد

(عقاب لرستان)

 

سنگربان سپاهان اصفهان

 

من ماهان رحیمیان متولد ۱۳۸۷/۸/۱۷ عضو تیم سپاهان اصفهان ملقب به عقاب لرستان در خانواده ای کاملا ورزشی به دنیا آمدم (خواهرزاده حمید متخصص پیشکسوت صاحب نام تاریخ والیبال بروجرد، مادر والیبالیست عضو سابق تیم شهر و استان و پدری بوکسور)
 

از سن ۹ سالگی به مدت یک سال دروازبان فوتسال بودم .۱۰ سالگی زیر نظر اولین مربی دروازه بان آقای بهروز کشوری (بچه بروجرد دروازه بان اسبق تیم پاس همدان و استیل آذین) در تیم آبفا اصفهان بازی کردم..بعد گذشت یک فصل در سن ۱۱ سالگی به همراه مربی خوب دلسوزم بهروز کشوری به تیم آتیه سازان پیوستم در طی این یک سال تمرینات سخت و نفس گیر به جز تمرینات تیم به صورت خصوصی برای فراگیری تکنیک دروازه بانی انجام دادم که خاطره ای که هیچ وقت از ذهنم پاک نمیشه از هوش رفتن من سر تمرین ساعت ۱۳ ظهر مرداد ماه بود که واقعا برام تلخ بود.

 

 

در سن ۱۲ سالگی به تیم رضوانی اصفهان پیوستم که مربی دروازه بان این تیم آقای بهروز کشوری و آقای محمد سواری ( دروازه بان اسبق سپاهان در جام باشگاهای جهان بودند)..به تمرینات تیم اکتفا نمیکردم و روزانه دو الی سه سانس تمرین داشتم به صورت خصوصی با مربی عزیزم آقای دکتر امین فردوسی پور..لازم به ذکر است آقای بهروز کشوری برای من هیچ وقت فراموش شدنی نیست چون واقعا زحمت زیادی برای من کشید چه با تیم و چه خصوصی بدون دریافت هیچ هزینه ای..

 

 

یک سال درخشان در تیم رضوانی داشتم درطی این یک سال نظر استعدادیابای اصفهان جلب کردم طوری که سال بعد در ۱۳ سالگی با کش و قوس فراوان و ۵ ماه تست مستمر و طاقت فرسا به تیم سپاهان ب ملحق شدم..خاطره ای که از پیوستن به تیم سپاهان ب در ذهنم هک شد این بود که از جلسه سوم تست از پنجاه جلسه به من گفتن قبولی و دیگه بقیه رو تست میکردن که حدود ۳۰ دروازه بان بودن بعد گذشت ۵۰ جلسه تست که حدودا ۵ ماه طول کشید روز موعود یعنی امضای قرارداد فرا رسید که تایمی که اعلام کردن برای مراجعه به هیئت فوتبال ساعت ۳ بعدازظهر بود از ساعت ۱۲ظهر من کاملا آماده شدم با شور و شوق فروان و دعا میکردم زودتر ساعت ۳ بشه که قرارداد امضا کنم..ساعت ۲:۳۰ دقیقه گوشی پدرم زنگ خورد سرپرست تیم به پدرم گفت ماهان نیاد برای قرارداد ..دنیا برام تیره و تار شد دلیلشون اصلا قانع کننده نبود واولین ناملایمتی فوتبال تجربه کردم تا آخر شب فقط گریه میکردم..

 

 

با کشمکش فراوان و پیگیری پدر و مادرم  و به کمک آقای رضا تاج( بازیکن اسبق تیم ملی و سپاهان و ماهان طاد اصفهان) که مدیر فنی تیم سپاهان بودن تونستم حق خودمو بگیرم و بعد از حدودا یک هفته قرارداد بستم..طی این یک سال تلاش خودمو بیشتر کردم به جز تمرین با تیم با دو مربی طراز اول اصفهان به صورت خصوصی کار میکردم و این جمله توی ذهنم هک کردم که آرزوهای فوتبالی من نباید سقف داشته باشه ومن باید به سپاهان الف یا همون اصلی میرسیدم..

 

 

در طی این یک سال اولین مصدومیت جدی رو تجربه کردم یکی شکستگی بینی و فک و شکستگی انگشت دستم که کامل از وسط خم شد..سال بعد باید میجنگیدم برای سپاهان الف. رییس استعدایابای دروازه بان سپاهان آقای محمود چلونگر (مربی احمدرضا عابد زاده) که کمال تشکر دارم از ایشون که به من لطف داشتن و منو به عنوان یک استعداد قبول داشتن و خیلی حمایتم کردن..به محض شروع تست در رده ۱۴ سال سپاهان الف یا اصلی اسم من از طرف آقای محمود چلونگر رد شد برای تست..شب عید وچهارشنبه سوری و سیزده به در یا هر مراسمی برای من فقط تمرین دروازه بانی بود خیلی زحمت کشیده بودم و باید جوابشو میگرفتم ..

 

 

با بیست و پنج دروازه بان که فقط یک نفر باید قبول میشد رقابت کردم به لرستانی بودن و بروجردی بودن خودم از همون سال اول افتخار میکردم و پدرم لقب عقاب لرستان بهم داد و موقع تشویقم در مسابقات با این اسم صدام میکرد به مرور زمان سر زبونها افتاد و بین دروازه بانهایی که اومده بودن برای تست از کل ایران منو عقاب لرستان میشناختن..با اختلاف خیلی زیاد توانستم نظر شیش مربی مختلف که طی مدت تست با دستیارانشون و مدیر فنی های مختلف جلب کنم و افتخار پوشیدن لباس سپاهان کسب کنم.

 

 

.من اشباع نمیشم و با قدرت دارم تمرین میکنم و میجنگم تا هدف نهایی خودم یعنی پوشیدن پیراهن تیم ملی و لژیونر شدن برسم ..در کنار ورزش به جدیت کلاسای زبان انگلیس شرکت میکنم و برام یه مقوله ی مهمه..یک هفته ی اخیر بدنسازی رو شروع کردم زیر نظر آقای دکتر وحید هوشیاری( بروجردی الاصل ساکن اصفهان مربی علیرضا بیرانوند و وحید امیری و مهدی قائدی)

 

 

در پایان تشکر میکنم اول از پدر ومادرم که واقعا برای من هیچی کم نذاشتن با وجود حقوق کارمندی چه لحاظ مادی و چه معنوی همیشه کنارم هستن و مربیانی که تا حالا برای من خیلی زحمت کشیدن..مربیان سپاهان آقایان محمود ابراهیمی( بهترین مربی پایه کشور) آقای محمد سواری( دروازه بان اسبق سپاهان در جام باشگاهای آسیا) آقای بهروز کشوری بهترین مربی من..آقای دکتر امین فردوسی پور

مصاحبه با کلنگ خنثی

 

طنز اجتماعی

"مصاحبه با کلنگ خنثی"

 

- سلام ، آقای کلنگ!

- سلام، اما من آقا نیستم!

- ببخشید، سلام خانم کلنگ!

- اما من خانم هم نیستم!

- عجب! اگر آقا یا خانم نیستی، پس چی هستی؟

- من خنثی هستم!

- اِه ! چه جالب! برای چی خنثی هستی؟

- راستش کلنگی که فقط به زمین بخورد و ثمره ای نداشته باشد، خنثی است!

- یعنی چی؟ میشه بیشتر توضیح بدهید؟

-  جوونم واستون بگه! توی این استان لرستان و حتی بروجرد خودمان، از هم جنس های کلنگ من در انبار ادارات هر شهری سه چهار تا دسته روبان گرفته وجود دارد!

 ما کلنگ های ته انباری سالی چند بار از انبار بیرون می آئیم و به دست روسای آن شهر ها در چند نقطه زمین هر شهر به زمین می خوریم! بعضی وقتها چنان ما را به زمین می زنند که پیش خودمان می گوئیم نکند این رئیس  با این شوری که در سر دارد ما را زمین نگذارد و طی بیست و چهار ساعت کلنگ زدن مداوم،  پی ساختمان را به تنهائی بکند!

اما نام به این نشان، که بعد از دو سه بار ما را به زمین زدن، دوباره سر از ته انبار در می آوریم! البته تا اینجای کار هم ایرادی ندارد!

اما قضیه وقتی جالب میشود که روز کلنگ زدن، مصاحبه پشت مصاحبه که چنین خواهیم کرد و چنان خواهیم ساخت، اما نام به آن نشان که تجربه نشان داده فقط و فقط بعد از زدن کلنگ بر زمین فقط خوب حرف خواهند زد و در واقعیت نه چنین خواهند کرد و نه چنان خواهند ساخت!

اینطور است که ما می شویم کلنگ  خنثی در بروجرد و لرستان!

 

 به قلم: فرهاد داودوندی

امشب در بروجرد اتفاق افتاد

 

خبر مهم

 

امشب در بروجرد اتفاق افتاد

 

بچه ها ماندگار شدند

✍️به قلم: فرهاد داودوندی

 

طی چند سالی که بعنوان نماینده خیرین عزیز سایت فرهاد داودوندی بعنوان یک خدمتگزار در خدمت بسیاری از خانواده ها هستم، موارد تلخ و شیرین بسیاری را مشاهده کرده ام که هر کدام به تنهایی می تواند یک داستان جالب توجه باشد...

 

"فرشته و فرزاد" دو خواهر و برادر بسیار خردسال هستند که هفته قبل مادر عزیزشان پس از سالها درگیری با بیماری سرطان به دیدار خدا شتافت ( پدر این بچه ها چند سال قبل فوت شده است) و بچه ها را بدون هیچ حامی به امان خدا گذاشت

 

قرار بود امشب خانواده ای از شهر دیگری بیایند و بچه ها را برای همیشه از بروجرد ببرند، بخاطر اینکه چند سالی است در خدمت این خانواده هستم و این بچه ها را هم فوق العاده دوست دارم، غم بسیار سنگینی روی دلم نشسته بود...

 

باتفاق خواهر گرامی ام سرکار خانم کمره ای و دوستان گرامی مان جناب آقای علیرضا گودرزی و همسر محترم شان در این منزل حضور پیدا کردیم تا راهکاری برای این بچه ها پیدا کنیم

 

و.... خدا را شکر، اتفاق بسیار جالبی رخ داد

 

"مادر بزرگ" این بچه ها در آخرین لحظات با اینکه وضعیت مالی اش اصلا مناسب نیست، دلش نیامد بچه ها را برای همیشه به خانواده دیگری بسپارد ...

 

راستش قلبا خیلی خوشحال شدم و از فرط خوشحالی همانجا از طرف خیرین عزیز سایت فرهاد داودوندی قول دادم هرگونه کمکی لازم باشد برای "فرشته و فرزاد کوچولو" انجام خواهیم داد

 

"فرشته 6 ساله" و "فرزاد 4 ساله" با اینکه در غم از دست دادن پدر و مادر خیلی غمگین می باشند، اما می شد رضایت را در چهره شان دید  بعد از اینکه فهمیدند قرار است با یاد مادر جوان شان که اینک نزد خداست، پیش "مادر بزرگ" شان زندگی کنند

 

امشب با تماس تلفنی و هماهنگی با تعدادی از مسوولین محترم بروجرد قرار گذاشتیم از فردا کارهای قانونی حضانت بچه ها توسط مادر بزرگ شان را انجام بدهیم

 

خدا را شکر این خواهر و برادر خردسال در بروجرد ماندگار شدند و به امید خدا برای همیشه در کنار مادر بزرگ شان در کنار همدیگر زندگی خواهند کرد و چشم به روزهای روشن آینده خواهند دوخت

دیدار با استاد ولی اله زارعی

دیدار با استاد ولی اله زارعی

آدم "آدم حسابی" باشه یا فقط حساب آدم پر از پول باشه!!! تفاوت از فرشه تا عرش..... دنیا پره از هر دو گروه....

آدم حسابی های فرهیخته ولی در فقر مالی و چنان با مناعت طبع بالا که تمنایی از کسی ندارند و در صلح و آرامشی وصف ناپذیر هستن با درونشون، هر آنچه دارن و حتی ندارن...

 

و متاسفانه ازون طرف مال اندوزان از تهی سرشاری که هیچ  برای نازیدن ندارن جز اموالشون که به واقع آنها فقیرند و بی بهره از علم و هنر و فرهنگ و شعور و چه بسا که همیشه در آشفتگی و تلاطم  کسب ثروت بیش تر و دست درازی به مال غیراند چرا که به به قول شاعر "گدا اگر همه عالم بدو دهند گداست‌"....

 

 زیستن در جامعه ای پر از این دو گروه باعث رنجه و من امروز رنج کشیدم از دیدن زندگی فقیرانه یک انسان ارزشمند و غنی از هنر و شایستگی...

استادی که از هر انگشتش هنری میچکه.  استاد نوازنده ویلن و نی، نقاش و خوشنویس ماهر و زبر دست که شاگردان زیادی رو تربیت کرده و حالا دور افتاده از همه چیز و همه کس....

 

قصدم از گذاشتن این پست یادآوری او حداقل به همشهری های خودم بود که مطمئن هستم خیلی ها ایشون رو میشناختن ولی از یادش بردن....

 به دیدارشون برید، از آثارشون دیدن کنید و بخرید و از هنرشون بهره ببرید و سر پا نگهشون دارید که متاسفانه ما مردم جز هم کسی رو نداریم پس بیایم و خودمون به داد هم برسیم......

با تشکر از جناب آقای فرهاد داوودوندی بخاطر اینکه بنده رو لایق همراهی شون در این دیدار زیبا دانستند.

🌷ارسال متن از سرکار خانم "دکتر مهری روزبهانی "

ثبت نام دانشگاه و کمک هزینه درمان بیماری سرطان

ثبت نام دانشگاه و کمک هزینه درمان بیماری سرطان

 

💥ساعت 9 شب اتفاق بسیار خوب

🌹ثبت نام دانشگاه و کمک هزینه درمان بیماری سرطان

با درخواست دوست عزیزم جناب آقای امیر ترابی دیداری از یک خانواده همشهری داشتیم

مادر خانواده مبتلا به بیماری سرطان است، تنها دختر خانواده از داشتن پدر محروم است

بخاطر بیماری مادر و وضعیت نامناسب مالی، دختر خانم این خانواده با اینکه در رشته بسیار مورد علاقه اش در دانشگاه قبول شده اما نتوانسته حتی ثبت نام کند

بلافاصله و بدون درنگ (ساعت 9 شب) با تماس با دوست عزیزی در دانشگاه، با اختصاص 3 میلیون و 500 هزار تومان شرایط ثبت نامش را فراهم کردیم

فعلا با اهدا 500 هزار تومان هم هزینه شیمی درمانی هفته آینده مادر گرامی را هم متقبل شدیم

جالب است در جریان باشیم خوشحالی بیش از حد این مادر و دختر گرامی اصلا و ابدا قابل وصف نیست

سپاس از خیرین عزیز سایت فرهاد داودوندی که لبخند امید و شادی را به لبان این مادر بیمار و دخترش نشاندند

"پژو روآ" بهشتی

 

 "پژو روآ" بهشتی

شاید در دنیا بی نظیر باشه این "پژو روآ".....

از بس که کار خیر و ثواب انجام داده است ، چرخاش میچرخند  برای یاری رساندن به نیازمندان....

بله "روآ"دوست داشتنی، مانند نداره ،قیمت نداره  و....

گاهی پر شده از گوشت و مرغ و نان و گاهی ویلچر و کپسول اکسیژن  و داروی جان ....

حیف که زبان ندارد تا بگوید چه ها کرده است برای خدمت به مردم ....
قصه ها دارد  بسیار زیاد ...

"پژو روآ"  بهشتی، دمت خیلی گرم، چرخت بچرخه برا مردم این شهر ...

 

🌷توضیح : این عکس "پژو روآ" آقای فرهاد داودوندی میباشد ....

 

از کانال تلگرام کوهنوردی آویشن

معادل ریالی کمک به نیازمندان

 

چند برابر معادل ریالی را صرف کارهای عام المنفعه کرده ام

 

 

✍️فرهاد داودوندی

 

از آنجا که تاکنون سعی ام بر این بوده که هیچگونه هدیه ای در هیچ کجا بخاطر فعالیت های رسانه ای دریافت نکنم و تاکنون هیج کجا برای صرف غذا یا میوه و یا حتی یک لیوان آب هم  حقی برای خودم ایجاد نکرده ام

 

اگر احیانا  هدیه ای به مناسبت هایی به مانند روز خبرنگار و یا...داده اند، هدیه را در موزه فرهاد 90 قرار داده ام و بلافاصله چند برابر معادل ریالی آن هدیه را صرف کارهای عام المنفعه کرده ام (اگر عمری باشد یک روزی هدایای منحصر بفرد موزه فرهاد 90 را در نمایشگاهی قرار داده و همه را برای نگهداری مادام العمر در بروجرد اهدا خواهم کرد)

 

ضمن اینکه اگر احیانا بسیار بسیار به ندرت در جایی در رودربایستی قرار گرفته ام و بنوعی مجبور شده ام حتی یک استکان چای استفاده کنم بلافاصله و بدون درنگ مبلغی (دو سه برابر معادل ریالی) از حساب شخصی ام برای کمک به نیازمندان اهدا کرده ام

 

هیچوقت برای خودم بخاطر فعالیت های رسانه ای ایجاد حق نکرده ام. حتی تمامی مبالغ تبلیغات در تلگرام یا اینستاگرامم را به نیابت از واریز کنندگان، صرف کمک به نیازمندان کرده ام

زندگی نامه مهران بختیاری نویسنده و مخترع بروجردی

 

 

زندگی نامه مهران بختیاری نویسنده و مخترع جوان بروجردی

مهران بختیاری نویسنده کتاب((مخترع شو))((صفرتاصدثبت اختراع)) در سال ۱۳۷۳/۱۱/۲۵ در کشور عزیزمان ایران، استان لرستان، شهرستان بروجرد چشم به جهان گشود و در طول دوران زندگی کودکی خود شرایط سخت مالی را تحمل کرد تا اینکه دوران دبستان خود را در مدرسه خیام طی کرد در همان سال‌های ابتدایی مقامات استانی و شهرستانی در رشته طراحی را توانست کسب کند

 

و این باعث انگیزه در درون وی شد که من می‌توانم بهتر از بقیه باشم و استارتی در ذهنش زده شد که به بالاتر فکر کند در طول دوران راهنمایی خود در مدرسه شاهد نام نویسی کرد و در این دوران به جشنواره خوارزمی توانست راه پیدا کند و اولین اختراع خود را به عنوان تیغه جراحی توانست طراحی و به مرحله داوری برساند

 

وی به دلیل اینکه سن کم و بی‌تجربه بود نتوانست در روز دفاع از اختراع خود سربلند بیرون بیاید به این خاطر در مرحله داوری در حضور متخصصین اعلام رد شد ولی این باعث شد که اولین بار به خود بگوید من می‏توانم مخترع خوبی باشم و شروع کرد در زیرزمین خانه ه‏ایی که در آن سکونت داشتند به طراحی و نقشه کشیدن برای اختراعات خود در زمینه رباتیک

 

به دلیل مشکل مالی که برای خرید وسایل داشت مجبور شد پارکینگ منزلی که زندگی می‏کردند را تبدیل به دوچرخه سازی کند.

 

 

مهران در سن ۱۴ سالگی بدون هیچ گونه تجربه و پولی دوچرخه سازی خود را افتتاح و توانست در این حین از تعمیر دوچرخه پولی برای علاقه‌ای (اختراع) که در سر خود داشت جمع‌آوری و بتواند در این راه کارهایی انجام دهد. روزها سپری شد تا در دوران دبیرستان نیز در مدرسه شاهد به تحصیل مشغول شد در این دوران با استعداد‏هایی که در خود مشاهده کرده بود توانست در تئاتر و سینما نیز قدم بردارد از ایشان در مدلینگ زاگرس پوش خرم آباد دعوت به عمل آمد و نیز در شرکت ایران نوین واقع در تهران نیز دعوت شد

 

در عرصه سینما در فیلم‏های کوتاه و جشنواره به عنوان بازیگر ایفای نقش کرد در عرصه سینما با قدم گذاشتن به اوج توانایی در خود رسید و در این عرصه به دلیل نبود وسیله کرین در طی مدت چند هفته اولین وسیله و شولدر فیلمربرداری را اختراع و بسازد تا بتواند مشکلی را برای ساخت فیلم کوتاه برطرف کند

 

 

با قبول شدن در رشته دامپزشکی دانشگاه بوعلی سینا همدان، سینما را کنار گذاشت و به ادامه تحصیل پرداخت و با گذشت زمان به تجربیاتی دست پیدا کرد و کم کم توانست در رشته علوم آزمایشگاهی قبول و ادامه تحصیل بدهد و با گذشت زمان با درس خواندن مداوم توانست به رتبه ۶ ارشد علوم آزمایشگاهی رشته انگل شناسی پزشکی دانشگاه علوم پزشکی همدان قبول شود در این سه سال در همان سال‌های اولیه به تلاش و پشت کاری که داشت توانست به عنوان مدرس کارگاه ‏هایی که در دانشگاه علوم پزشکی همدان برگزار می‏شود به عنوان مدرس با بیش از ۲۵۰ ساعت تدریس داشته باشد و محقق و پژوهشگر برتر شناخته شود و نیز کلاس‏های زیادی در خصوص اختراع و ثبت اختراع برای دانشجویان برپا کند و بعد از گذشت تجربیات با دریافت و چاپ مقالات خود در مجله ISI و ICS و مجلات علمی پژوهشی نیز مقالاتی به چاپ برساند.

 

مهران بختیاری در کنگره‏ های ملی و بین المللی علوم پزشکی در زمینه‏ های مختلف علوم پزشکی به تعداد بالا شرکت کرد و گواهی‏هایی دریافت نمود و در این راستا کلاس‏های مختلفی از جمله مخترع و اختراع و تحقیقات برای دانشجویان برگزار کرد.

مهران بختیاری در این ۳ سال در زمینه‏ تحصیلی به کشفیات و مقالات متعددی دست یافت و کارهای تحقیقاتی مختلفی در زمینه علوم پزشکی، انگل شناسی پزشکی، داروسازی و باکتری شناسی پزشکی انجام داد.

 

وی بعد از اینکه نتایج آزمایشات پایان‌نامه‌اش از کشور کره جنوبی رسید و تایید شد با کسب نمره بسیار عالی به پایان رساند. وی اولین نفر در مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه علوم پزشکی همدان بود که بالاترین نمره را بعد از سال‌هایی که دانشگاه به خود دانشجو دیده بود کسب کرد.

 

بزرگترین کاری که انجام داد اختراعاتی بود که در زمینه علوم پزشکی و دارویی و بهداشتی و نیز تجهیزات پزشکی، آزمایشگاهی به ثبت رساند و توانست در عرصه اختراعات نام آور باشد.

 

اختراعاتی که در ایران و جهان برای اولین بار به ثبت رسانید شامل:

۱- بالم لب با رنگ توت فرنگی و چغندر قند و بدون پارابن
۲- لام تشخیصی میکروفیلرها و تریپانوزوم‌ها
۳- ماسک لایه بردار سفیده تخم مرغ و ویتامینه طبیعی صورت
۴- لام تشخیصی ۶ خانه پروماستیگوت زنده لیشمانیا
۵- تیغه لایه بردار از سطح چشم جهت تشخیص انگل آکانتامبا
۶- سرنگ چرخان قرارگیری لوله‏های خلاء
۷- کیت تشخیصی آزمایشگاهی لیشمانیوز جلدی به همراه میکروتیوب‏های بدون درب
۸- لوله آزمایش دو کاناله ساده و لخته
۹- لوله آزمایش درب‌دار حاوی گوی‏های شیشه‌ای
۱۰- سرنگ سه کاناله تزریقات چند دارویی
۱۱- دستگاه آندوسکوپی دستی اجسام مسدود کننده گلوی انسان
۱۲- کیت و میکروتیوب چهار کاناله مولکولی
۱۳- لام فیکساتور آزمایش Stool exam
۱۴- مخزن دمایی و فیلترینگ نانوذرات دستگاه سونیکاتور
۱۵- قرص و شربت خوران کودک

 

بزرگترین اختراعی که تابحال به آن دست پیدا کرد در زمینه هوا فضا برای فضانوردانی که خارج از جو می‏باشند، است. عنوان اختراع وی «ویال چرخشی آب مقطر و داروهای پودری تزریقی خارج از جو» بوده و برای فضانوردانی که در زمینه تزریق دارو با مشکل مواجعه هستند بکار می‌رود. وی توانست با طراحی وسیله و ایده خود، این مشکل را حل کند ضمناً این اختراع در حال داوری می‏باشد.

وی تعداد ۱۰ اختراع دیگر در دست داوری و پروسه اداری نیز دارد.

و دارای مدال طلای مخترعین جهان نیز می باشد مهران بختیاری قسم خورده که تا زمانی که توان در بدن خود داشته باشد در جهت علم و دانش برای جامعه و بشریت خدمت و اختراعات زیادی را به ثبت و تولید برساند.

اهدا کتاب با دلیل و بی دلیل

 

خبر مهم فرهنگی در بروجرد

 

"با دلیل و بی دلیل"

 

بروجرد شهر فرزانگان و استعداد های درخشان

 

از امروز 28 آذر 1400، سایت فرهاد داودوندی به مناسبت شب یلدا و فرا رسیدن زمستان زیبا، برای اولین بار در ایران،

 

اقدام فرهنگی هدیه دادن "با دلیل و بی دلیل" را آغاز می کند

 

به همین دلیل "با دلیل و بی دلیل" به تمامی کودکان بروجردی که به ما مراجعه کنند (خیابان رودکی لوازم یدکی داودوندی) یک کتاب نفیس کودکان هدیه خواهیم داد

 

و عکس این کودکان عزیز را هم در سایت فرهاد داودوندی قرار خواهم داد

 

با سپاس از جناب آقای علی ارشادفر مدیریت کتاب پارسی بروجرد واقع در خیابان شهدا پاساژ آینه طبقه زیر، که این کتاب ها را با قیمت فوق العاده مناسب در اختیار سایت فرهاد داودوندی قرار داد و همچنین سپاس از مدیریت محترم شرکت پلاستیک اطلس زاگرس بروجرد حامی مالی طرح "با دلیل و بی دلیل"

 

با دلیل و بی دلیل در شهر زیبای بروجرد زادگاه فرزانگان و استعدادهای درخشان به همدیگر هدیه بدهیم

 

کمک به کودک دچار سوختگی

 

کمک 6 میلیون تومانی

 

کمک( 6 میلیون تومان) 60.000.000 ریالی به کودک دچار سوختگی

 

با شروع سری جدید درمان کودک دچار سوختگی، از طریق کمکهای خیرین عزیز سایت فرهاد داودوندی امشب مبلغ 6 میلیون تومان برای درمان این کودک واریز کردم

 

سپاس از خیرین عزیز