وبلاگ شخصی فرهاد داودوندی

خبرهای فروشگاه لوازم یدکی اتومبیل، ورزشی، علمی، هنری، نجوم و ادبی بروجرد

وبلاگ شخصی فرهاد داودوندی

خبرهای فروشگاه لوازم یدکی اتومبیل، ورزشی، علمی، هنری، نجوم و ادبی بروجرد

خبرهای فروشگاه الوازم یدکی اتومبیل، ورزشی، علمی، هنری، نجوم و ادبی بروجرد

۷۳ مطلب در تیر ۱۳۹۵ ثبت شده است

ویژه نامه استاد علی حسین عزیزی بروجردی ( قسمت اول )

farhad davoodvandi | جمعه, ۴ تیر ۱۳۹۵، ۰۲:۳۵ ب.ظ


ویژه نامه استاد علی حسین عزیزی بروجردی

( قسمت اول )



یادداشت سید احمد خوشبین استاد زبان و ادبیات فارسی:


مختصر شرح حالی از


استاد علی حسین عزیزی بروجردی


شب چله و نخستین روز از زمستان سال 1336 خورشیدی، خانواده مرحوم حشمت اله عزیزی صاحب فرزند پسری شدند، که با واسطه جو مذهبی حاکم بر خانواده و علاقه وافری که به خاندان و اهل بیت عصمت و طهارت داشتند، نامش را ( علی حسین) گذاشتند.این طفل که در یکی از خانه های کوچه و محله ( حمام خشتی) چشم به دنیا گشود، به واسطه آنکه در خانواده ای متوسط و در یکی از محلات مستضعف نشین بروجرد" به عرصه حیات قدم گذاشته بود

بعد ها و در هر حال پیوسته، فکر و ذکرش در همه وقت به یاد و وضع طبقات فرو دست جامعه بود و هست.پس از گذراندن دوران کودکی در خیابان و محله جعفری، گذر حاج ظهرابی، خیابان 12 متری( خیام) و .... به دبستان جمال در خیابان سوزنی( سعدی) قدم گذاشت. آنگاه دوران دبیرستان را در رشته انسانی( ادبی) به دبیرستان محمد رضا شاه رفته ، موفق به گرفتن دیپلم ادبی گردید.

وی در نوجوانی در رابطه با وضعیت اقتصادی خانواده اجبارا چندی را در کارگاه های خشت مالی، آجر فشاری های بروجرد به کار پرداخت. علی حسین  پس از گذراندن دوران سربازی و به سال 1359 به استخدام آموزش و پرورش در آمد و دوران خدمات خویش را در روستا و شهر پی گرفت و در دایره حسابداری و امور مالی اداره و نیز مقاطع راهنمائی و ابتدائی به انجام امور وظایف محوله پرداخت.


و همزمان با کار، موفق به گذراندن دوران تخصیل در دانشگاه آزاد واحد بروجرد و اخذ مدرک کارشناسی زبان و ادبیات فارسی گردید. با آغاز هجوم دشمن بعثی به خاک میهن عزیز ایران، بنا به وظیفه انسانی – مذهبی به جبهه ها شتافت و چند ماهی را در جبهه ها گذراند. در دبیرستان به واسطه علاقه و ذوق شعری که در خود احساس می کرد، با تشویق بجا و به موقع یکی از ادیبان و دبیران دبیرستان، شادروان مرحوم منوچهر محمدی دره گرگی، به کار شعر و شاعری بطور جدی، اهتمام ورزید. که تا امروز این موضوع ادامه دارد.


ایشان همزمان در چندین انجمن و محفل ادبی از جمله:‌انجمن ادبی اوستا- کانون بازنشستگان آموزش و پرورش بروجرد و اشترینان- انجمن ادبی سخنواران و کانون کتابداران شهرستان بروجردو .... بطور جدی همکاری و وظیفه اداره و نقد و بررسی آثار ارائه شده را به کمک دیگر استادان حاضر در جلسه، پیگیری می نماید. همچنین در نشریات محلی همچون هفته نامه فرهنگ بروجرد، قسمت و ستون:( فرهنگی، هنری، ادبی) را مدیریت می کنند. و به مناسبت با دیگر نشریات کشوری هم، همکاری صمیمانه از خود نشان می دهند. تاکنون نامبرده موفق شده اند


چندین جلد کتاب: شعر، مقاله و تالیف را به جامعه ادبی، فرهنگی، مذهبی ارائه دهند از جمله:‌ 1 ‌- ( زیر سایه تنهائی) گزیده شعرهای 1365-1380 ،انتشارات حروفیه به سال 1382، در بردارنده 29 قطعه شعر کلاسیک به همراه 5 قطعه شعر آزاد – 2 ( محراب عشق) برگزیده اشعار و مقالات جشنواره شعر و مقاله" نماز،مسجد، کتاب" به اهتمام علی حسین عزیزی انتشارات حروفیه به سال 1388 و همراه 8 تصویر رنگی آخر کتاب. 3 – (تبسم در خون) شامل زندگی نامه یکصد نفر از شهدای شهرستان بروجرد که در جنگ تحمیلی با تقدیم جان و خون شان به پیشگاه ملت و آئین و کشورشان که در طبق اخلاص نهادند، همراه مختصر شرح حال هر یک و قطعه شعری که شاعر که به یاد و بخاطر آنها سروده است، انتشارات اردیبهشت جانان خرم آباد زمستان سال 1390 – مدتی است همین بخش های کتاب (تبسم در خون) به شکل پاورقی در صفحه 3 هفته نامه فرهنگ بروجرد در حال نگارش و چاپ است. 4 – ( بیداری اسلامی)‌مجموعه مقالات همایش بیداری اسلامی به اهتمام علی حسین عزیزی، نشر پرستوی سفید تابستان 1391 - کتاب با تصویر و بیانات مقام رهبری در نخستین اجلاس بیداری اسلامی زینت یافته است و در بردارنده بخش هائی از خطبه های نماز جمعه حضرت آیت اله حاج شیخ حسن ترابی امام جمعه بروجرد در همین رابطه به همراه پیشگفتار مختصر گرد آورنده و 8 مقاله و 12 قطعه شعر،‌که مقاله صفحه 48 توسط صبیه استاد عزیزی خانم زینب عزیزی، دکترای زبان انگلیسی و مدرس دانشگاه آزاد نگاشته شده است، می باشد. 5 – ( انوار معرفت) زندگی نامه و 11 گفتار از فاضل ارجمند و خطبی توانا، زنده یاد حجت الاسلام محمد حسین ( لشنی) حسین دوست" 1/6/1342 – 26/5/1382 " به همراه 14 عکس سیاه و سفید و مقدمه گرد آوری کننده – انتشارات حروفیه زمستان 1391.

علی حسین عزیزی در کنار تالیف و قلم زنی و شعر و شاعری، با آنکه سال 1387 به افتخار بازنشستگی نائل آمده است، در سال 1359 به همراه تنی چند از همفکران و دوستان در گذشته و در قید حیات، اقدام به تشکیل( هیات 14 معصوم) نمود. که در سال 1363 بطور عملی تاکنون یکشنبه شب ها ( شب دوشنبه) به شکل گردشی، جلسات قرائت قرآن مجید، دعای توسل و ذکر مصیبت حضرت خامس آل عبا(ع)، بطور جدی دائر و برقرار است. نیز به شکل غیر مستقیم در دیگر فعالیت های اجتماعی- فرهنگی- مذهبی همچون ستاد برگزاری نماز جمعه، روضه و شرکت در هیات های مذهبی در حال فعالیت به سر می برد.


خوشبختانه خانواده ارجمند ایشان خاصه خانم مقدسی، همسر بزرگوارشان همیشه همچون دست راست و کمک کننده در این حرکت های اجتماعی همراه و همگام با وی، یاری رسان شان بوده و هستند.علی حسین عزیز در زمینه شعر و شاعری، شاعری ارزشی و آئینی بیشتر به حساب باید آورد. که در عین حال که، در قالب کلاسیک شعر می سراید،‌نیز در زمینه آزاد و سپید هم دست به طبع آزمائی زده است. نمونه ای از سروده های استاد عزیزی را مرور می کنیم:

                                          اگر چه خانه ام ابری است      

  من از پرواز سرشارم اگر چه خانه ام ابری است     واز دیوار بیـــــــــــزارم اگر چه خانه ام ابری است

  بیــــــــادر خلوتم بنشــین توای زیبــــــای رویایی    دلی آئینه گون دارم اگر چه خــــانه ام ابری است

  کنـــــار چشم های توفضای سینه ام آبی است     ویک قطره نمی بارم اگر چه خــانه ام ابری است

  امیــــــد پرگشودن رابه سمت روشـــــــنایی ها     ببین در چشم بیــدارم اگر چه خانه ام ابری است

  بهــــــــــاری می شود باتو تمام لحظه های من     به دل شوق تورادارم اگر چـــه خانه ام ابری است 

 

فصلی غزل

یک باغ گل، فصلی غــــزل ،شاداب باتو            یک کهکشان آئیــــــــنه ومهتــــــاب باتو

دشتــــــی بلا،دریایــــــی از اندوه بامن            دنیـــــــــایی از خوبی ،دلی بی تاب باتو

پر می کشد در آسمان چشـــــم هایم            دنیــــــــــایی از احساس خوب وناب باتو

بردی مــــرا تا اوج عشق و می پرستی            آن شب که بودم یک نفس در خواب باتو

گلواژه های شعر با احساس من هست          چون چشـــــــم تو رویایـــــی ونایاب باتو

 

  • farhad davoodvandi



نقد ورزشی!


به بهانه حضور تیم فوتبال فولاد خوزستان در بروجرد

از آمدنش نبود فوتبال بروجرد را سود!

این آمدن و رفتنش از بهر چه بود؟!


فرهاد داودوندی- بروجرد:

در این فوتبال پر طرفدار بچه های زیر 5 سال هم می دانند که تیم فولاد خوزستان یکی از تیمهای بسیار مطرح و حتی شاید بتوان گفت از با امکانات ترین تیم های فوتبال ایران است.

فولاد که سابقه دو بار قهرمانی فوتبال لیگ برتر ایران را در سابقه ورزشی خود دارد چند روزی میهمان ما بروجردی ها بود و از آنجا که هنر عدم استفاده از موقعیت های پیش آمده در شهرمان توسط ما بروجردی ها زبانزد خاص و عام است!!! این بار هم مرغ از قفس پرید و حتی بیشتر از دفعات قبل: دست ما کوتاه بود و خرما بر نخیل!

طی یک هفته حضور تیم فولاد خوزستان در بروجرد دریغ از یک بازی نصف و نیمه با تیمهای بروجردی! دریغ از یک حضور مسوولین مربوطه و یا بازیکنان در کنار این تیم برای کسب تجربه!

حسرت فوتبالیست های بروجردی که در روی سکو ها نظاره گر تمرین و حتی دو مسابقه این تیم با تیمهای منخب شهرستان دورود بودند صحنه های غم انگیزی را رقم زده بود!

متاسفانه در همان زمان که تیم فولاد خوزستان به دنبال یافتن حریف برای مسابقه دوستانه بود و دقیقا موقع مسابقه اول این تیم مقابل منتخب دورود، چند کیلومتر آنطرفتر در ورزشگاه شهید علی بیات پیشکسوتان و پا به سن گذاشته های  فوتبال بروجرد در یک گفتمان تکراری حیدری نعمتی! در حس و حال سی چهل سال پیش، در حال شکافتن قبرستان کهنه بودند و  داشتند از خجالت همدیگر در می آمدند!!!

به واقع حضور تیم فوتبال فولاد خوزستان
در بروجرد که در سال 2014 رتبه بسیار عالی 185 باشگاه های جهان را به دست آورده بود، موقعیت ممتازی را نصیب فوتبال شهرمان کرده بود که این بار هم ما بروجردی ها فقط نظاره گر بودیم و انگار نه انگار که می شود از این موقعیت ها به نحو احسن استفاده کرد.

اگر از یک مورد بسیار تراژدیک روز آخر حضور این تیم در بروجرد بگذریم!( که صد البته دوستان مطمئن باشند که بخاطر مسائلی، مطلقا هیچگاه از طرف نگارنده رسانه ای نخواهد شد) این بار هم نمره فوتبال بروجرد از حضور یک تیم صاحب نام در بروجرد، نمره قابل قبولی نبود!

  • farhad davoodvandi


خطاب به ورزشکارانی

 که در ادارات بروجرد و لرستان سمت دارند:

ناچار کاروان شما نیز بگذرد

فرهاد داودوندی- بروجرد:


متاسفانه آنچه که فکر می کردیم نشد! همیشه ورد زبان مان بود که اگر در مسوولیت های شهری، تعدادی از ورزشکاران نیز وارد صحنه های مدیریتی شهر بشوند حداقلش این است که کمک رسان جامعه ورزشی بروجرد و حتی لرستان باشند! اما دریغ و درد که یاری رسان که نشدند، باری هم بر دوش جامعه ورزش گذاشتند!

البته ظاهرا در ذات هر انسان ورزشکاری است که اگر به پست و مقامی حتی اگر در یک شهر کوچک برسد، صد در صد یقین حاصل می کند که در تا ابدالدهر برای وی  به روی یک پاشنه خواهد چرخید، غافل از اینکه به قول شاعر: 
هم مرگ بر جهان شما نیز بگذرد/ هم رونق بستان شما نیز بگذرد/ باد خزان نکبت ایام ناگهان / بر باغ و بوستان شما نیز بگذرد!

به هر حال استاد غلامرضا فهیمی از بزرگان بروجردی ورزش کشور پس از یک عمر افتخار آفرینی برای ورزش کشور بر بستر بیماری افتاده است و با اینکه این موضوع رسانه ای شد و تعدادی از بزرگان ورزش کشور به دیدار این چهره محجوب آمدند، اما هنوز هم 
دودی از اجاق بعضی روسای ورزشی شهر که خود زمانی ورزشکار بوده اند، برنخواست و با اینکه شاید شنیده باشند که:  "بادی که در زمانه بسی شمعها بکشت/ هم بر چراغدان شما نیز بگذرد!"، اما خود را به راهی دیگر زده اند و سبک و سیاقی را پایه گذاری کرده اند که در آینده نه چندان دور دامان خودشان را نیز خواهد گرفت!

خوشبختانه امروز تعدادی از بزرگان ورزش کشور بخاطر یک عمر خدمت صادقانه پیگیر حال استاد غلامرضا فهیمی هستند.

 اما مطمئنا آینده نشان خواهد داد که روسای ورزشکاری که هم اکنون در شهر سمت دارند و روزی روزگاری چشم و امید ما برای رسیدگی به زندگی پیشکسوتان ورزشی به آنها بود، در قبال این بدعت گذاری شان در عدم رسیدگی به وضع استاد فهیمی ها، خود چگونه در روز های آخر، در سکوت محض بی خبری دیگران گذران زندگی خواهند کرد؟!

در خاتمه به ورزشکارانی که خود زمانی ورزشی بوده اند و اینک در سطح شهر سمت دارند و میز های ریاست باعث شده که از  حال دیگر پیشکسوتان واقعی ورزش بی خبر باشند، این شعر زیبا از شاعر گرانقدر سیف فرغانی را تقدیم می کنم، شاید به خود بیایند و تا دیر نشده به رسم جوانمردی و پهلوانی به یاری بزرگانی به مانند استاد غلامرضا فهیمی بشتابند:
زین کاروانسرای بسی کاروان گذشت/ ناچار کاروان شما نیز بگذرد / بادی که در زمانه بسی شمعها بکشت / هم بر چراغدان شما نیز بگذرد!



  • farhad davoodvandi