وبلاگ شخصی فرهاد داودوندی

خبرهای فروشگاه لوازم یدکی اتومبیل، ورزشی، علمی، هنری، نجوم و ادبی بروجرد

وبلاگ شخصی فرهاد داودوندی

خبرهای فروشگاه لوازم یدکی اتومبیل، ورزشی، علمی، هنری، نجوم و ادبی بروجرد

خبرهای فروشگاه الوازم یدکی اتومبیل، ورزشی، علمی، هنری، نجوم و ادبی بروجرد

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «پیشکسوت» ثبت شده است

استاد حسن کدخدایی

farhad davoodvandi | جمعه, ۱۲ دی ۱۳۹۹، ۱۱:۲۶ ب.ظ

 

 

 


 

 

استاد حسن کدخدائی مردی که حق بسیاری

 

بر تاریخ ورزش بروجرد و لرستان دارد

 

فرهاد داودوندی- بروجرد:

 

استاد حسن کدخدائی چهره بسیار آشنائی برای جامعه ورزش سالیان نه چندان دور بروجرد است، مردی که تمام زندگی اش را پیگیر ورزش و خبرهای ورزشی گذرانده است.

چهره خوش نامی که عشقش رشد ورزش بروجرد بوده است و وقتی با وی هم صحبت می شویم و از وی می پرسیم آیا به خواسته اش در ورزش رسیده؟! آهی بلند می کشد و می گوید نه!

اما بلافاصله در مقابل سوال بعدی که از وی می پرسم اگر دوباره به دنیا باید آیا همین راه را دوباره طی خواهد کرد؟ می گوید: صد در صد! خوشحالم که تمام توان خودم را برای ورزش بروجرد گذاشتم.

متن گفتگوی ما را با استاد حسن کدخدائی می توانید بخوانید:

 

-          آقای کدخدائی، لطفا خودتان را معرفی کنید؟

 

-          با سلام  وخسته نباشید خدمت همشهریان عزیزم اینجانب حسن کد خدائی هستم که در سال 1323 در یک خانواده مذهبی در محله جعفری بدنیا آمدم .دارای 5 فرزند هستم که همه آنها دارای تحصیلات دانشگاهی میباشند.

 

 

از چه زمانی به ورزش روی آوردید؟-

 

-          از سال 1349ورزش را بصورت محلی در رشته فوتبال آغاز کردم

 

-          شنیده می شود که شما اولین بروجردی هستید که پروانه باشگاه بصورت حرفه ای دریافت کرده اید! لطفا در این رابطه برای مان توضیح بدهید:

 

 

-           در سال 1351 با توجه به اینکه میخواستیم در استادیوم شهید علی بیات فعلی که تازه چمن شده بود تمرین داشته باشیم و این امر ملزم به داشتن پروانه باشگاهی بود در صدد برآمدم که پروانه باشگاهی را بگیرم  و بعد از گرفتن پروانه باشگاهی  مجوز فقط هفته ای یکبارتمرین را به باشگاه اینجانب در آن استادیوم دادند.

 

-          پروانه تان فقط مختص فوتبال بود؟

 

 

-          آن اوایل بله، اما بعداز گذشت هشت سال از فعالیت ورزشی یک روز دوست خوبم آقای علی قاسمی به بنده پیشنهاد دادند که در کنار رشته فوتبال فعالیت در رشته والیبال را هم داشته باشم که شروع این رشته ورزشی با نام باشگاهی پرسپولیس از سال 1359 استارت خورد.

 

-          چه اهدافی برای راه انداری باشگاه ورزشی داشتید؟

 

 

-           مبنای اصلی فعالیت ورزشی بنده اخلاق مداری بوده و در کنار اخلاق  کسب قهرمانی هایی که بیشتر مربوط به رشته والیبال میباشد را هم در کارنامه باشگاهی خود داریم.

-          در طی سالیان ورزش تان، با چه شخصیت های ورزشی  همکاری داشته اید؟

 

 

-          در طول سالهایی که فعالیت ورزشی داشته ام در کنار دوستان خوبی در رشته فوتبال به نامهای آقایان : بهرام کامران-احمد سنجری- مرتضی بهزاد-اخوان بلوریان –مرحوم عزیز چکشی-حسین پژوهنده-ناصر روشنکار-محمد عظیمی-عبدالله باعزم-و در رشته والیبال آقایان: اخوان عهدی-مسعود بادآور-علی قاسمی-سعید هدایتی-حجت نعمتی-مرتضی سروری-ماشاالله صلاحی بوده ام و افتخار این را نیز داشته ام که در دوران فعالیت ورزشی ام  با بزرگانی همچون زنده یاد استاد کاروان- زنده یاد استاد مطهری- آقایان: حسین فهیمی-پرویز صیفوریان-ولی اله صالح نیا-دکتر احمد همت فر ارتباط صمیمانه داشته ام.

 

-          کدام خاطره ورزشی برایتان از همه خاطرات تان زیبا تر است؟

 

 

-          مطمئنا" خاطرات تلخ و شیرین زیادی در طول دوران ورزشی ام وجود داشته که ازعنوان کردن خاطرات تلخ خودداری نموده ولی یکی از خاطرات شیرینی که در ذهنم نقش بسته عنوان میکنم:خاطره شیرینی که دارم مربوط به دعوت تیم والیبال پرسپولیس به شهر کرمانشاه بود که طی مراسم خاصی در ورودی شهرتوسط مسئولین ورزشی و یکی از افراد خوش نام و  با سابقه والیبال این شهر بنام آقای اسماعیل حبیبی از باشگاه ما تجلیل شد و حتی این بازی زیبا از شبکه استانی پخش شد.

-          ایا موارد ورزشی در بروجرد وجود دارد که شما را دل آزرده کرده باشد؟

 

 

-          بله، ناراحتی من اینست که  والیبال بروجرد که روزی حرفی برای گفتن در سطح کشور داشت  امروزه در چه سطحی وجود دارد ؟  به یاد دارم روزی برای یک بازی دوستانه و محلی سالن  مملو از تماشاگر بود اما امروز خبری نه از آن بازی های زیبا و نه از آن استقبال تماشاگر است.در اینجا لازم میبینم از اسطوره والیبال بروجرد چه ازنظر اخلاقی و چه از لحاظ فنی آقای سعید عهدی کاپیتان تیم پرسپولیس و شهربروجرد یاد کنم.بنده اعتقاد دارم افرادی مانند آقای سعید عهدی تکرار نشدنی هستند و باعث ناراحتی است که یادی از پیشکسوتان نمیشود.

 

-          و سخن آخرتان؟

 

 

-          در خاتمه باید بگویم افرادی در شهرمان هستند که برای ورزش این شهر زحمات زیادی کشیده اند ولی امروزه نه تنها از تجربیات آنها استفاده نمیشودد بلکه از آنها هم یادی نمیشود.فراموش نکنیم که جوانان امروز پیشکسوتان فردا هستند.در انتها از شما وسایت زیبایتان نیز کمال تشکر را دارم.

 


 

  • farhad davoodvandi



 


 

گفتگو با آقای غلامرضا شیخ الاسلامی

 

فوتبالیست پیشکسوتی

 

که شاعر و نویسنده شد

 

فرهاد داودوندی- بروجرد:

 

گفتگو با افرادی که دستی بر ادبیات دارند و در عرصه وزش نیز سابقه درخشانی از خود بر جای گذاشته اند می تواند بسیار جالب از آب در آید. یکی از این افراد در بروجرد آقای غلامرضا شیخ الاسلامی می باشد. در زیر می توانید گفتگوی من با ایشان را بخوانید:

 

  • لطفا خودتان را برای خوانندگان ما معرفی کنید!
  • غلامرضا شیخ الاسلامی هستم متولد اول آذر 1329 شهر ستان بروجرد. دوران ابتدائی را در دبستان ملی اسلامی و دوران دبیرستان را در دبیرستان نصیر الدین طوسی( سیکل اول) و بحر العلوم( سیکل دوم) سپری کردم و سال 1349 دیپلم ریاضی گرفتم. پس از دوران سربازی( سپاهی دانش دوره هفده) به استخدام آموزش و پرورش در آمدم. سال 1354 دانشگاه رازی کرمانشاه رفتم و در رشته فیزیک مشغول به تحصیل شدم.

 

  • چگونه شد که به ورزش فوتبال روی آوردید؟
  • از دوران کودکی چون خانه مان نزدیک زمین فوتبال قدیمی شهر بروجرد بود به فوتبال علاقمند و تمام وقتم در زمین فوتبال می گذشت.

 

  • آنزمان زمین فوتبال اصلی شهر کجا بود؟
  • در آن زمان یکی از مهمترین زمینهای فوتبال بروجرد زمین خاکی نزد ساختمان زندان قدیمی که اکنون روبروی دژبانی است، بود.

 

  • چگونه عضو تیمهای فوتبال شدید؟
  • سال اول دبیرستان عضو تیم دبیرستان بودم و از همان موقع عضو تیم منتخب آموزشگاه ها و بعد شهر بروجرد شدم.

 

  • شنیده ایم که شما در بین هم تیمی های تان جثه بسیار کوچکتری داشته اید!
  • درست است! جثه کوچک و لاغرم مانعی بود که مربی تیم شهر ( مرحوم کاروان) در مسابقات از من استفاده کند اما در سن 16- 17 سالگی دیگر رسما عضو تیم شهر شدم و چندین بازی برای تیم شهر و حتی تیم منتخب استان انجام دادم.

 

  • چگونه شد که به ادبیات و بخصوص شعر و داستان علاقمند شدید؟
  • در کنار فوتبال از کودکی به ادبیات( شعر و داستان) علاقمند بودم و شیرین ترین ساعات در دبیرستان برای من ساعات انشا بود که معمولا انشاهایم را به صورت داستانی می نوشتم و مورد تشویق معلمانم قرار می گرفتم. رفته رفته جدی تر به کار ادبیات پرداختم. بطوریکه از سالهای 53 به بعد مرتب در نشریات سراسری کشور شعر و قصه هایم به چاپ می رسید که این روند تا امروز ادامه پیدا کرده است و در کنار کار و تدریس  شعر و قصه نویسی را ادامه داده ام.
  • تاکنون چه تعداد از آثارتان چاپ شده است؟
  • بیش از 10 الی 12 قصه از آثارم چاپ شده و بیش از 60 الی 70 شعر نیز از اشعارم چاپ گردیده است

 

  • لطفا در رابطه با فعالیت های مطبوعاتی و انجمن های ادبی  که عضو هستید نیز برای مان توضیح بدهید.
  • حدود سه سال مسئول بخش ادبی هفته نامه پیغام بروجرد بودم که نزدیک 80 شماره حاوی شعر و قصه و نقد ادبی به مردم بروجرد تقدیم نمودم و متاسفانه مدتی است به دلایلی این کار را تعطیل کرده ام.

 در رابطه با انجمن های ادبی نیز باید بعرض تان برسانم سالهاست عضو انجمن ادبی اوستا و عضو هیئت امنای این انجمن هستم، همچنین عضو انجمن عصر آدینه و در حال حاضر نیز مسئول انجمن شعر پیشکسوتان مربوط به کانون بازنشتگان بروجرد هستم.

 

  • از اینکه وقت تان را در اختیار ما قرار دادید سپاسگزاریم و اگر ممکن است یکی از اشعارتان را به خوانندگان ما تقدیم نمائید.
  •  منهم از شما سپاسگزارم و شعر زیر را تقدیم می کنم به تمامی علاقمندان به شعر و ادبیات و ورزش.

 

"با لاله و رود"

 

آن روز

 

         روز بلند بهار بود و من

 

                       با – بود – این جاری مُدام

هم صحبت بودم

 

شاخی  زلاله های کنار  رود

 

             در دستهای ماتمم

   

                              گرفته بودم

 

ناگاه لاله

 

                از دستم رها شد

 

 

                            در امتدا رود

 

تا انتهای ساکت روز

 

 

                   تا برکه بزرگ شب

 

آن گاه دیدم که

 

                 تاب رفتنم نمانده است

 

با زمزمه گفتم به رود

 

                آه ای جاری "مدام"

 

                من در " بند " ماندنم

 

                تو در "قید" رفتنی

 

                لاله از آن توست

 

                 آن را ببر

 

                              ببر

 

                                   ببر

 

  • farhad davoodvandi

گفتگو با زنده یاد پهلوان جواد کدخدا

farhad davoodvandi | دوشنبه, ۲۴ آذر ۱۳۹۹، ۰۲:۵۸ ب.ظ

 

دریافت

 

 

گفتگو با زنده یاد پهلوان جواد کدخدا


 پیشکسوت ورزش باستانی بروجرد


ملقب به جواد سبیل (جواد بوقه)

 

فرهاد داودوندی - بروجرد:

 

توضیح فرهاد داودوندی: شب اول مهر ماه 1392 بود که  عقربه های  ساعت دیواری از ساعت  10 شب رد شده بود که دوستی با من تماس گرفت و اعلام نمود یکی از پیشکسوتان ورزش باستانی بروجرد قبل از رفتن به اطاق عمل برای جراحی ( فردا قراربود جراحی بشود) ، اعلام نموده دوست دارم داودوندی خبرنگار را ببینم!

 درنگ نکردم و شال و کلاه نموده و به آدرسی که به من دادند رفتم.  در بدو ورود دیدن عکسهای قدیمی آقای جواد کدخدا پیشکسوت باستانی بروجرد بر دیوار که بطور منظم قاب گرفته شده بودند، برایم صحنه جالبی پیش آورد.

یکی دو ساعت گفتگوی شیرین که بیشتر آن مربوط به بیان خاطرات دهه 20 و 30   شمسی از ورزش باستانی بروجرد از زبان آقای جواد کدخدا بود، مرا به وجد آورد. متاسفانه ویرایش این مصاحبه تا امروز میسر نشد، اینک این شما و این متن مصاحبه با آقای جواد کدخدا، از باستانی کاران قدیم بروجرد.

 

@@@@@@@@@@@@

 

جواد کدخدا در سال 1309 هجری شمسی در روستای قشلاق شهرستان بروجرد به دنیا آمده است .

 

وی می گوید : حدود 15 ساله بودم که برای اولین بار به همراه دوستم حسین شاملو به زورخانه رفتم و اولین بار هم خود او شکستم داد .

 

در آن زمان چند زورخانه در شهر بروجرد وجود داشت و بنده به زورخانه سید تقی می رفتم و 3 روز در هفته ورزش می کردیم و در آنجا کشتی پهلوانی هم می گرفتیم و جمعیت زیادی از مردم برای تماشا به زورخانه ها می آمدند .

 

بنده علاوه بر ورزش های زورخانه ای و کشتی پهلوانی ، در رشته وزنه برداری نیز فعالیت می کردم .

از هم دوره ای هایم می توانم عبدالله و یدالله جهانگیری و حسین شاملو را نام ببرم .

 

وقتی بنده حدود حدود 25 سال سن داشتم ، مرحوم نامجو به شهرستان بروجرد آمد و به خاطر دارم برنامه های مختلفی از جمله اجرای نمایش زورخانه ای و کشتی پهلوانی در حضور وی انجام شد .

 

در زمان قدیم بزرگان هر زورخانه تعیین می کردند که کشتی گیران با کدام حریف خود در گود زورخانه کشتی بگیرند یعنی مسابقه ها بر اساس وزن کشتی گیر یا دیگر شرایط امروزی نبود و ما بدون تشک و امکانات دیگر کشتی می گرفتیم .

 

در گذشته احترام به بزرگترها یکی از مهمترین اساس در ورزش بود اما هم اکنون رعایت این رفتار ها مثل گذشته برای برخی ورزشکاران مهم نیست .

 

اگر پیشکسوتان رشته های زورخانه ای و پهلوانی همت کنند ، با وجود امکانات زیادی که هم اکنون وجود دارد ، ورزش زورخانه ای شهرستان بروجرد همچون گذشته و شاید بهتر از آن رونق می گیرد و ورزشکاران زیادی را به خود جذب می کند .

 

در گود زورخانه علاقه زیادی به میل و کباده داشتم ، وزن هر کدام از میل هایم 20 کیلوگرم است .

 

بنده میدان داری هم می کردم حتی چندین بار اتفاق افتاد که مرشد هنگام میدان داری ام کم بیاورد و آخرین باری که وسط گود زورخانه رفتم حدوداٌ اوایل انقلاب بود البته الان هم با وجود سن زیاد ، صبح ها با دمبل ورزش می کنم .

 

ورزشکاران آن زمان از هیچ دارویی برای نیرومندتر شدن استفاده نمی کردند بلکه فقط با زور بازوی خود میل و کباده می زدند .

 

البته در آن زمان هم بین ورزشکاران چشم و هم چشمی و رقابت وجود داشت و هرکس بیشتر وزنه می زد انعام بیشتری می گرفت .

 

در بروجرد شخصی به نام نایب فتح الله بود که سینی مسی پاره می کرد .

 

پهلوانان آن زمان در اخلاق و رفتار اسوه بودند ، آنها مردم دار و با گذشت بودند ، از ضعیفان دستگیری می کردند و خداشناس بودند .

 

به دلیل علاقع ، پشتکار زیادی در ورزش داشتم و وجود سختی ها موجب نمی شد ورزش را رها کنم .

 

 به نظر بنده یکی از دلایل قوی بودن و استحکام بدنی ام این بود که کار و ورزش را در کنار هم انجام می دادم و همین امر موجب استقامت زیاد جسمی هم می شد ، لازم است بگویم بنده بازنشسته کارخانه نساجی هستم اما پیش از آن کارگر کوره بودم  .

 

از مربی های قدیمی ، ابوالقاسم کبابی مربی خیلی خوبی بود و عزت الله گلچهرانی شاگرد او بود که قهرمان کشتی کشور شد .

 

آن زمان اگر ورزشکاری در مسابقه ای شکست می خورد ، کسی باخت او را به رویش نمی آورد بطوریکه خیلی زود شکستش را فراموش می کرد ، اما در حال حاضر اگر ورزشکاری در مسابقه شکست خورد ، دیگر خیلی از او حمایت نمی کنند و پشتش را خالی می کنند .

 

ورزشکاران قدیم با وجود نبود امکانات در زمین خاکی و گلی با عشق و علاقه ورزش می کردند ، اما الان که امکانات لازم برای ورزش وجود دارد ، به نظر می رسد میل و رغبت جوانان به ورزش کمتر شده است .

 

پیام من به جوانان این است که از مواد نیروزا استفاده نکنند بلکه سعی کنند با استفاده از مواد طبیعی همواره سالم و سر حال بمانند چرا که اثرات این داروها موقتی و زود گذر است و متاًسفانه در بسیاری از مواقع موجب بروز عوارض بسیاری در بدن انسان می شود بطوریکه جداً سلامت ورزشکار را تهدید می کند ، پس بهتر است به هر قیمتی سلامت خود را به خطر نیندازند .

 

  • farhad davoodvandi