وبلاگ شخصی فرهاد داودوندی

خبرهای فروشگاه لوازم یدکی اتومبیل، ورزشی، علمی، هنری، نجوم و ادبی بروجرد

وبلاگ شخصی فرهاد داودوندی

خبرهای فروشگاه لوازم یدکی اتومبیل، ورزشی، علمی، هنری، نجوم و ادبی بروجرد

خبرهای فروشگاه الوازم یدکی اتومبیل، ورزشی، علمی، هنری، نجوم و ادبی بروجرد

۲۹۰ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «بروجرد» ثبت شده است

مرحوم محمد علی عسگری

farhad davoodvandi | شنبه, ۲۰ دی ۱۳۹۹، ۱۱:۲۲ ب.ظ
 
یادی از مرحوم محمد علی عسگری

از دبیران تاثیر گذار ورزش بروجرد


زنده یاد مرحوم محمد علی عسگری 12 بهمن 1315در زادگاهش بروجرد در محله صوفیان پا به عرصه ی وجود نهاد

زنده یاد محمد علی عسگری تحصیلات ابتدایی، راهنمایی و دبیرستان خود را در بروجرد به پایان رساندند و از دانشگاه همدان در رشته ی ادبیات و دستور زبان فارسی فارغ التحصیل شد و سپس به استخدام آموزش و پرورش بروجرد در آمد

و در دبیرستانها و مدارس راهنمایی  مختلفی به تعلیم و تربیت دانش آموزان پرداخت

ایشان در زمینه ورزش در کنار دوستانش از جمله مرحوم حمید مطهری و مرحوم رضا کاروان و ...به امر داوری مسابقات والیبال ،سرپرستی و مربیگری تیم های مختلف ورزشی مبادرت می ورزید و در پیشبرد ورزش شهرستان نقش بسزایی ایفا نمود

مرحوم عسگری مدتی هم ریس آموزش و پرورش اشترینان بودند .

 در ضمن ایشان یکی از مداحین اهل بیت بودند که تا پایان عمر خود در هیئت های مختلف از جمله هیئت قائمین حسینی با صدای دلنشین خود به مرثیه خوانی و مداحی مشغول بودند.

مرحوم عسگری در پائیز 83 به علت عارضه ی قلبی ندای حق را لبیک و رخت از جهان هستی بر بست، یادش گرامی باد.


 

  • farhad davoodvandi

ویلچر 172 اهدا شد

farhad davoodvandi | شنبه, ۲۰ دی ۱۳۹۹، ۱۱:۱۸ ب.ظ

 

(((  ویلچر 172 اهدا شد  )))


ویلچر شماره  172 اهدایی خیرین عزیز سایت فرهاد داودوندی را

به یک همشهری بسیار بیمار  تقدیم کردیم


سپاس از خیرین عزیز سایت فرهاد داودوندی


#سایت #فرهاد #داودوندی #زیبایی #و #دوستی #را #در #بروجرد #مسری #خواهد #کرد

  • farhad davoodvandi

ریحانه کوچولو سرطان خون دارد

farhad davoodvandi | شنبه, ۲۰ دی ۱۳۹۹، ۱۱:۱۳ ب.ظ

 

❤️سرطان خون❤️


💥ریحانه کوچولو سرطان خون دارد💥

 

 

10 سال دارد، امروز باتفاق پدر و مادرش آمدند پیش ما

هزینه های  ادامه دارو و درمان برای شان بسیار سنگین است و ......

بهش گفتم بزرگ شدی دوست داری چکاره بشی؟

گفت: اینقدر درس می خونم تا بشم دکتر و بچه های سرطانی  را درمان کنم  تا خوب بشوند و بروند تا دل شان می خواهد بازی کنند

به بازیگری در تئاتر و سریال های تلویزیونی هم بسیار علاقه دارد،  بلافاصله تلفنی با استاد پژمان شاهوردی هماهنگ کردم که حداقل ریحانه کوچولو  را به  نزدیک ترین آرزویش برسانیم

به ریحانه کوچولو قول دادم، برای ادامه درمان و عزیمت به تهران برای مداوای  دوره ای از طریق کمک های خیرین عزیز سایت فرهاد داودوندی کمکش خواهیم کرد

تعدادی اسباب بازی بهش هدیه دادم، موقع رفتن نگاهی به من انداخت و انگار می خواست مطمئن شود، گفت: دایی فرهاد منو فراموش نمی کنی؟!

 

  • farhad davoodvandi

طنز جنابعالی چکاره ای؟

farhad davoodvandi | پنجشنبه, ۱۸ دی ۱۳۹۹، ۰۸:۳۷ ب.ظ
 
جمله کوتاهی که دربعضی ادارات ما

 توسط بعضی مسوولین

مثل نقل و نبات خطاب به مراجعین

بیان می شود



جنابعالی،چکاره مملکتی؟!

 

 

فرهاد داودوندی- بروجرد:

بارها در اماکن بخصوص دولتی می شنویم که هر مراجعه کننده ای در پی احقاق حقش باشد و از امروز برو فردا بیا، خسته شده باشد و با اصرار بخواهد مشکلش حل شود، از زبان مسوولین آن اداره می شنوند که: جنابعالی چکاره مملکتی؟ بفرما بیرون، بفرما تا ندادم بیندازنت بیرون!

جل الخالق! حتما باید کاره مملکتی باشی که در این شهر و استان کارت پیش برود؟!  در اینگونه موارد هیچگاه به اینکه ارباب رجوع، همشهری و یا هموطن مان است و بعنوان یک شهروند باید احترامش نگه داشته شود نگریسته نمی شود!

اینکه ایرانی بودن خودش دنیایی ارزش دارد و هر شهروند معمولی ایرانی می تواند در صورت برخورد ناشایست درخواست کند که شان و مقام شهروندی اش حفظ شود، هنوز در بعضی ادارات ما جا نیفتاده و تا کسی پیگیر حق و حقوقش می شود بلافاصله با توپ و تشر بعضی مسوولین ادارات قرار می گیرد که: جنابعالی چکاره مملکتی که نظر می دهی؟! بفرما بیرون وگرنه می دهم با ..........!
  • farhad davoodvandi

استاد جعفر کفاش

farhad davoodvandi | چهارشنبه, ۱۷ دی ۱۳۹۹، ۱۰:۲۶ ب.ظ
 
آقای جعفر میرزایی

( استاد جعفر کفاش )
 
 
بیش از 50 سال است کفاشی عمو جعفر میرزایی معروف به استاد جعفر کفاش ابتدای خیابان بحرالعلوم از سمت چهار راه باغمیری مشغول خدمت به همشهریان است
 
 
عمو جعفر انسان بسیار مهربان و شریفی است
 
 
وی که در سالیان بسیار دور کشتی می گرفته، بعدا به ورزش صبحگاهی های بروجرد پیوست و با توجه به روحیه شادی که دارد مورد احترام ورزشکاران صبحگاهی هم می باشد
 
 
خوشبختانه عمو جعفر با همت بالای خودش بر بیماری غلبه کرده است
 
 
استاد جعفر میرزایی کاسب خوش انصافی هم هست و اهالی محل های اطراف هرگاه کاری در رابطه با تعمیر کفش داشته باشند فقط به عمو جعفر مراجعه می کنند
 
 
از آنجایی که این کاسب دوست داشتنی به جهان پهلوان تختی علاقه بسیاری داشته نام یکی از فرزندان عزیزش را بنام فرزند جهان پهلوان تختی، بابک گذاشته است
 
 
صمیمانه برای عمو جعفر کفاش و خانواده محترم و فرزندان گرامی و نوه های عزیزش  آرزوی سلامت، شادی و موفقیت روز افزون داریم
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 

 

  • farhad davoodvandi

طنز شهر " درجورب " کره مریخ!

farhad davoodvandi | چهارشنبه, ۱۷ دی ۱۳۹۹، ۱۰:۲۴ ب.ظ
 
رکورد تاخیر در شروع 
 
بعضی نشست ها و همایش ها

در شهر " درجورب " کره مریخ!

شکسته شد!



به قلم: فرهاد داودوندی- بروجرد



-  دست نگه دارید تا "فلان" مدیر بیاید!

-  برنامه را شروع نکنید تا "بهمان" رئیس بیاید!

-  تا وقتی آقای .... بعنوان میهمان ویژه نیاید، من نمی گذارم برنامه شروع بشود!


ای بابا! دویست سیصد نفر توی یک جلسه باید منتظر ورود "فلان" مدیر یا "بهمان" رئیس باشند تا جلسه نشست و همایش آغاز بشود!

یواش یواش تاخیر در آغاز بعضی برنامه های رسمی، غیر رسمی و حتی دعوتی در شهر " درجورب " کره مریخ! از "شور و مزه" در آمده و کار به جایی رسیده که انگار نه انگار که "خلق الله" که راس ساعت به نشست آمده اند، کار و زندگی دارند

یکی نیست به میزبانان اینگونه نشست ها در شهر "درجورب" کره مریخ! بگوید: دوست عزیز! برادر گرامی! عزیز دل برادر! شما که اینقدر وقت مردم برایتان بی اهمیت است و جدیدا هم حتی با یکساعت تاخیر برنامه های تان را شروع می کنید:

 اول مشخص کنید این نشست ها را برای رضای خدا و احترام به عامه شهروندان برگزار می کنید یا برای "خود شیرینی" نزد "فلان" مدیر با "بهمان" رئیس؟!!!

اگر این همایش ها و نشست ها برای خدمت به مردم است، اگر در دعوت نامه های تان می نویسید شروع برنامه مثلا ساعت چهار، ما را آرزو به دل نکنید و برای یکبار هم که شده به حضار احترام بگذارید و برنامه را دقیقا راس ساعت چهار آغاز کنید

نه اینکه به خاطر یک میهمان "از ما بهترون"! کار را به جایی برسانید که جدیدا حتی تا یکساعت هم در آغاز برنامه های تان تاخیر داشته باشید

صد البته لازم به ذکر است که در طول تاریخ این شهر مریخی! این یک "رسم بد" شده که تعدادی از مدیران و روسای شهری در شهر "درجورب" کره مریخ! نیز، قصدا  و برای " کلاس گذاشتن "، با تاخیر در نشست ها و همایش ها حضور پیدا می کنند! و انگار نه انگار که صد ها نفر وقت گرانهای شان در حال هدر رفتن است تا این روساء برای حضور در مراسم "قدم رنجه" کنند!

 

  • farhad davoodvandi

غرق شدن ورزشکاران موفق در حاشیه

farhad davoodvandi | سه شنبه, ۱۶ دی ۱۳۹۹، ۰۱:۱۹ ق.ظ

غرق شدن ورزشکاران موفق در حاشیه

 

به قلم: فرهاد داودوندی


داشتم یک فایل صوتی ورزشی در دنیای مجازی را گوش می دادم

بنقل از یک ورزشکار جوان و موفق بروجردی حرف هایی بیان شد که هر کدام از تک تک آن جملات می تواند پایان عمر ورزشی آن ورزشکار را رقم بزند

متاسفانه بعضی از ورزشکاران موفق ما که در سطح استان و کشور جایگاهی به دست آورده اند زمان و حتی نوع بیان اسرار مگو و خصوصی ورزشی خود را درک نمی کنند و گفته هایی را در مکان هایی بیان می کنند که هیچ ورزشکار حرفه ای واقعی به هیچ وجه در هیچ کجا! اینچنین حرفهایی را بر زبان جاری نمی کند

بارها گفته و نوشته ام محال ممکن است ورزشکاری موفق شود مگر اینکه تمامی قواعد زندگی حرفه ای ورزشی را رعایت کند، یک سخن نابجا، یک نشست و برخاست غیر ضروری، یک فیلم، یک فایل صوتی و.... می تواند آغازی باشد بر پایان زندگی ورزشی حتی یک ورزشکار بسیار موفق!

امیدوارم ورزشکاران موفق بروجردی هر سخن منفی را که بنقل از آنها بیان می شود و مطمئنا آنها را غرق در حاشیه خواهد کرد را تکذیب کنند. والسلام

  • farhad davoodvandi

استاد حسن کدخدایی

farhad davoodvandi | جمعه, ۱۲ دی ۱۳۹۹، ۱۱:۲۶ ب.ظ

 

 

 


 

 

استاد حسن کدخدائی مردی که حق بسیاری

 

بر تاریخ ورزش بروجرد و لرستان دارد

 

فرهاد داودوندی- بروجرد:

 

استاد حسن کدخدائی چهره بسیار آشنائی برای جامعه ورزش سالیان نه چندان دور بروجرد است، مردی که تمام زندگی اش را پیگیر ورزش و خبرهای ورزشی گذرانده است.

چهره خوش نامی که عشقش رشد ورزش بروجرد بوده است و وقتی با وی هم صحبت می شویم و از وی می پرسیم آیا به خواسته اش در ورزش رسیده؟! آهی بلند می کشد و می گوید نه!

اما بلافاصله در مقابل سوال بعدی که از وی می پرسم اگر دوباره به دنیا باید آیا همین راه را دوباره طی خواهد کرد؟ می گوید: صد در صد! خوشحالم که تمام توان خودم را برای ورزش بروجرد گذاشتم.

متن گفتگوی ما را با استاد حسن کدخدائی می توانید بخوانید:

 

-          آقای کدخدائی، لطفا خودتان را معرفی کنید؟

 

-          با سلام  وخسته نباشید خدمت همشهریان عزیزم اینجانب حسن کد خدائی هستم که در سال 1323 در یک خانواده مذهبی در محله جعفری بدنیا آمدم .دارای 5 فرزند هستم که همه آنها دارای تحصیلات دانشگاهی میباشند.

 

 

از چه زمانی به ورزش روی آوردید؟-

 

-          از سال 1349ورزش را بصورت محلی در رشته فوتبال آغاز کردم

 

-          شنیده می شود که شما اولین بروجردی هستید که پروانه باشگاه بصورت حرفه ای دریافت کرده اید! لطفا در این رابطه برای مان توضیح بدهید:

 

 

-           در سال 1351 با توجه به اینکه میخواستیم در استادیوم شهید علی بیات فعلی که تازه چمن شده بود تمرین داشته باشیم و این امر ملزم به داشتن پروانه باشگاهی بود در صدد برآمدم که پروانه باشگاهی را بگیرم  و بعد از گرفتن پروانه باشگاهی  مجوز فقط هفته ای یکبارتمرین را به باشگاه اینجانب در آن استادیوم دادند.

 

-          پروانه تان فقط مختص فوتبال بود؟

 

 

-          آن اوایل بله، اما بعداز گذشت هشت سال از فعالیت ورزشی یک روز دوست خوبم آقای علی قاسمی به بنده پیشنهاد دادند که در کنار رشته فوتبال فعالیت در رشته والیبال را هم داشته باشم که شروع این رشته ورزشی با نام باشگاهی پرسپولیس از سال 1359 استارت خورد.

 

-          چه اهدافی برای راه انداری باشگاه ورزشی داشتید؟

 

 

-           مبنای اصلی فعالیت ورزشی بنده اخلاق مداری بوده و در کنار اخلاق  کسب قهرمانی هایی که بیشتر مربوط به رشته والیبال میباشد را هم در کارنامه باشگاهی خود داریم.

-          در طی سالیان ورزش تان، با چه شخصیت های ورزشی  همکاری داشته اید؟

 

 

-          در طول سالهایی که فعالیت ورزشی داشته ام در کنار دوستان خوبی در رشته فوتبال به نامهای آقایان : بهرام کامران-احمد سنجری- مرتضی بهزاد-اخوان بلوریان –مرحوم عزیز چکشی-حسین پژوهنده-ناصر روشنکار-محمد عظیمی-عبدالله باعزم-و در رشته والیبال آقایان: اخوان عهدی-مسعود بادآور-علی قاسمی-سعید هدایتی-حجت نعمتی-مرتضی سروری-ماشاالله صلاحی بوده ام و افتخار این را نیز داشته ام که در دوران فعالیت ورزشی ام  با بزرگانی همچون زنده یاد استاد کاروان- زنده یاد استاد مطهری- آقایان: حسین فهیمی-پرویز صیفوریان-ولی اله صالح نیا-دکتر احمد همت فر ارتباط صمیمانه داشته ام.

 

-          کدام خاطره ورزشی برایتان از همه خاطرات تان زیبا تر است؟

 

 

-          مطمئنا" خاطرات تلخ و شیرین زیادی در طول دوران ورزشی ام وجود داشته که ازعنوان کردن خاطرات تلخ خودداری نموده ولی یکی از خاطرات شیرینی که در ذهنم نقش بسته عنوان میکنم:خاطره شیرینی که دارم مربوط به دعوت تیم والیبال پرسپولیس به شهر کرمانشاه بود که طی مراسم خاصی در ورودی شهرتوسط مسئولین ورزشی و یکی از افراد خوش نام و  با سابقه والیبال این شهر بنام آقای اسماعیل حبیبی از باشگاه ما تجلیل شد و حتی این بازی زیبا از شبکه استانی پخش شد.

-          ایا موارد ورزشی در بروجرد وجود دارد که شما را دل آزرده کرده باشد؟

 

 

-          بله، ناراحتی من اینست که  والیبال بروجرد که روزی حرفی برای گفتن در سطح کشور داشت  امروزه در چه سطحی وجود دارد ؟  به یاد دارم روزی برای یک بازی دوستانه و محلی سالن  مملو از تماشاگر بود اما امروز خبری نه از آن بازی های زیبا و نه از آن استقبال تماشاگر است.در اینجا لازم میبینم از اسطوره والیبال بروجرد چه ازنظر اخلاقی و چه از لحاظ فنی آقای سعید عهدی کاپیتان تیم پرسپولیس و شهربروجرد یاد کنم.بنده اعتقاد دارم افرادی مانند آقای سعید عهدی تکرار نشدنی هستند و باعث ناراحتی است که یادی از پیشکسوتان نمیشود.

 

-          و سخن آخرتان؟

 

 

-          در خاتمه باید بگویم افرادی در شهرمان هستند که برای ورزش این شهر زحمات زیادی کشیده اند ولی امروزه نه تنها از تجربیات آنها استفاده نمیشودد بلکه از آنها هم یادی نمیشود.فراموش نکنیم که جوانان امروز پیشکسوتان فردا هستند.در انتها از شما وسایت زیبایتان نیز کمال تشکر را دارم.

 


 

  • farhad davoodvandi



 


 

گفتگو با آقای غلامرضا شیخ الاسلامی

 

فوتبالیست پیشکسوتی

 

که شاعر و نویسنده شد

 

فرهاد داودوندی- بروجرد:

 

گفتگو با افرادی که دستی بر ادبیات دارند و در عرصه وزش نیز سابقه درخشانی از خود بر جای گذاشته اند می تواند بسیار جالب از آب در آید. یکی از این افراد در بروجرد آقای غلامرضا شیخ الاسلامی می باشد. در زیر می توانید گفتگوی من با ایشان را بخوانید:

 

  • لطفا خودتان را برای خوانندگان ما معرفی کنید!
  • غلامرضا شیخ الاسلامی هستم متولد اول آذر 1329 شهر ستان بروجرد. دوران ابتدائی را در دبستان ملی اسلامی و دوران دبیرستان را در دبیرستان نصیر الدین طوسی( سیکل اول) و بحر العلوم( سیکل دوم) سپری کردم و سال 1349 دیپلم ریاضی گرفتم. پس از دوران سربازی( سپاهی دانش دوره هفده) به استخدام آموزش و پرورش در آمدم. سال 1354 دانشگاه رازی کرمانشاه رفتم و در رشته فیزیک مشغول به تحصیل شدم.

 

  • چگونه شد که به ورزش فوتبال روی آوردید؟
  • از دوران کودکی چون خانه مان نزدیک زمین فوتبال قدیمی شهر بروجرد بود به فوتبال علاقمند و تمام وقتم در زمین فوتبال می گذشت.

 

  • آنزمان زمین فوتبال اصلی شهر کجا بود؟
  • در آن زمان یکی از مهمترین زمینهای فوتبال بروجرد زمین خاکی نزد ساختمان زندان قدیمی که اکنون روبروی دژبانی است، بود.

 

  • چگونه عضو تیمهای فوتبال شدید؟
  • سال اول دبیرستان عضو تیم دبیرستان بودم و از همان موقع عضو تیم منتخب آموزشگاه ها و بعد شهر بروجرد شدم.

 

  • شنیده ایم که شما در بین هم تیمی های تان جثه بسیار کوچکتری داشته اید!
  • درست است! جثه کوچک و لاغرم مانعی بود که مربی تیم شهر ( مرحوم کاروان) در مسابقات از من استفاده کند اما در سن 16- 17 سالگی دیگر رسما عضو تیم شهر شدم و چندین بازی برای تیم شهر و حتی تیم منتخب استان انجام دادم.

 

  • چگونه شد که به ادبیات و بخصوص شعر و داستان علاقمند شدید؟
  • در کنار فوتبال از کودکی به ادبیات( شعر و داستان) علاقمند بودم و شیرین ترین ساعات در دبیرستان برای من ساعات انشا بود که معمولا انشاهایم را به صورت داستانی می نوشتم و مورد تشویق معلمانم قرار می گرفتم. رفته رفته جدی تر به کار ادبیات پرداختم. بطوریکه از سالهای 53 به بعد مرتب در نشریات سراسری کشور شعر و قصه هایم به چاپ می رسید که این روند تا امروز ادامه پیدا کرده است و در کنار کار و تدریس  شعر و قصه نویسی را ادامه داده ام.
  • تاکنون چه تعداد از آثارتان چاپ شده است؟
  • بیش از 10 الی 12 قصه از آثارم چاپ شده و بیش از 60 الی 70 شعر نیز از اشعارم چاپ گردیده است

 

  • لطفا در رابطه با فعالیت های مطبوعاتی و انجمن های ادبی  که عضو هستید نیز برای مان توضیح بدهید.
  • حدود سه سال مسئول بخش ادبی هفته نامه پیغام بروجرد بودم که نزدیک 80 شماره حاوی شعر و قصه و نقد ادبی به مردم بروجرد تقدیم نمودم و متاسفانه مدتی است به دلایلی این کار را تعطیل کرده ام.

 در رابطه با انجمن های ادبی نیز باید بعرض تان برسانم سالهاست عضو انجمن ادبی اوستا و عضو هیئت امنای این انجمن هستم، همچنین عضو انجمن عصر آدینه و در حال حاضر نیز مسئول انجمن شعر پیشکسوتان مربوط به کانون بازنشتگان بروجرد هستم.

 

  • از اینکه وقت تان را در اختیار ما قرار دادید سپاسگزاریم و اگر ممکن است یکی از اشعارتان را به خوانندگان ما تقدیم نمائید.
  •  منهم از شما سپاسگزارم و شعر زیر را تقدیم می کنم به تمامی علاقمندان به شعر و ادبیات و ورزش.

 

"با لاله و رود"

 

آن روز

 

         روز بلند بهار بود و من

 

                       با – بود – این جاری مُدام

هم صحبت بودم

 

شاخی  زلاله های کنار  رود

 

             در دستهای ماتمم

   

                              گرفته بودم

 

ناگاه لاله

 

                از دستم رها شد

 

 

                            در امتدا رود

 

تا انتهای ساکت روز

 

 

                   تا برکه بزرگ شب

 

آن گاه دیدم که

 

                 تاب رفتنم نمانده است

 

با زمزمه گفتم به رود

 

                آه ای جاری "مدام"

 

                من در " بند " ماندنم

 

                تو در "قید" رفتنی

 

                لاله از آن توست

 

                 آن را ببر

 

                              ببر

 

                                   ببر

 

  • farhad davoodvandi

طنز یادتونه

farhad davoodvandi | جمعه, ۱۲ دی ۱۳۹۹، ۱۱:۲۰ ب.ظ



طنز ورزشی اجتماعی
یادتونه؟


وقتی ورزشکارها اینطورن،


 وای به حال مردم عادی!



فرهاد داودوندی- بروجرد:

یادتونه اون قدیم ها وقتی می خواستیم به اتفاق خانواده بریم مشهد با اتوبوس های اتوتاج قدیمی با اون صندلی های غیر استاندارد چند روز توی راه بودیم؟!

یادتونه بعد از اونکه بالاخره می رسیدیم مشهد، انگار نه انگار که بدن هامون به خاطر چند روز توی راه بودن خسته و کوفته شده بود، سریعا می رفتیم زیارت!

از اون طرف هم که بر می گشتیم بروجرد همین طوری بود! بدون خستگی، بزرگترهای خونه دو سه روز پذیرای مهمون هائی بودن که برای دیدار به منزل مون میومدن.

اون مسافرت های چند روزه و سرحال و قبراق بودنمون  رو به یاد بیارید تا موضوعی را براتون تعریف کنم.

فلان تیم فوتبال بسیار معروف که خیلی از بازیکن هاش ملی پوشن با اتوبوس های آخرین مدل که فوق استاندارد هستن از تهران اومدن بروجرد و راه به راه رفتن هتل زاگرس، همشون انگار کوه کنده بودن که 400 کیلومتر را در 3 - 4 ساعت اومدن!

از اتوبوس که پیاده میشن نای راه رفتن هم ندارن، عجب دوره زمونه ای شده!

ورزشکارهای معروفمون که باید آمادگی جسمی بالائی داشته باشن، رمق توی بدنشون نیست! وای به حال مردم عادی!!!

  • farhad davoodvandi