نوشته ای از استاد عباس زرین
نوشته ای از استاد عباس زرین
در رابطه با مرحوم احمد سرخمرد و مرحوم ابراهیم صانعی
هر گز نمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق
ثبت است بر جریده عالم دوام ما
در هفته ای که گذشت جامعه فرهنگی شهرستان بروجرد با دو ضایعه اندوهبار و تلخ مواجه شد. به فاصله ای دو سه روزه، دو چهره فرهنگی سر بر خاک نهادند و به دیار باقی شتافتند.
احمد سرخمرد چهره نجیب و بی ادعائی که در تمام عمر به هنر و بخصوص هنر آواز این سرزمین عشق می ورزید و با تمام وجود آواز ایرانی را دوست می داشت و از همان روزهای نوجوانی که گاه کارهای فوق برنامه ای انجام می گرفت، او در میان پرده ها آواز می خواند و این هنر را در حد پرستش دوست داشت.
چیزی در حدود سی سال که در همسایگیش به سر می بردم هر روز همراه با سرزدن سپید دمان و با اولین آوای دلنشین بلبلان خوش آوای آوازه خوان او نیز از خانه بیرون می زد و به کوچه باغهای اطراف شهر پناه می برد تا تمرین آواز بنماید و هموراه دفتری در بغل داشت، حاوی اشعاری که هنرمندان بزرگ کشور خوانده بودند.
به گلپایگانی و بخصوص ایرج از دل و جان عاشق بود و آواز دلنشین او را در حد پرستش دوست می داشت و هر گاه که فرصتی دست می داد حنجره می گشود و چون ایرج آوازش را به گوش جان دوستان می رساند.
او تا روزی که توان جسمی داشت اینگونه زیست. متاسفانه در دوسال اخیر با بیماری کلیوی گرفتار شد و عاقبت نیز جان باخت. خدایش بیامرزاد و در جوار او از رحمت و آرامش ابدی برخوردار گردد. انشااله
ابراهیم صانعی نیز چهره ای بسیار ارجمند و محترم و از فرهنگیان وزینی بود که همواره با منشی انسانی و رفتاری شایسته زندگی کرد و از ویژگیهای خاصی از فتوت و مردمداری برخوردار بود.
او علاوه بر اینکه دبیری زحمتکش و اهل تدریس تفحص بود و از چهره های برجسته ورزشی نیز بود. در تمام طول دوران جوانی به ورزش عشق داشت و در رشته بسکتبال همواره یک قهرمان و بازیکن درخشان، در تنیس روی میز چهره ای شاخص و در بازی فوتبال نیز بازیکنی کم نظیر بود.
او که یک ورزشکار صمیمی و دوست داشتنی بود چهره ای مردمی نیز داشت. در میان دوستانش همواره محبوب و مورد احترام بود. خنده های شاد برخاسته از روحیه سالم او زبانزد خاص و عام است. اجتماع پرشور فرهنگیان و دیگر اقشار مردم شهرمان در مراسم آخرین بدرود و جلسه یادبود او بخوبی نمودار اقبال او در میان جامعه شهری و فرهنگی بود. صانعی نیز متاسفانه در جنگ با بیماری مغلوب سرنوشت محتوم انسانی گردید و از جمع دوستان پرید.سبکبال و با نام نیک.
مرگ او گرچه دردبار و اندوهزای بود اما یکبار دیگر ثابت شد که:
نام نیکو گر بماند زآدمی به کز او ماند سرای زرنگار
خداوند عزیز او را نیز در جوار حضرتش به غفران و آرامش ابدی برساند. انشااله.
- ۰ نظر
- ۲۳ دی ۹۹ ، ۲۲:۳۷