استاد جعفر کفاش
( استاد جعفر کفاش )
- ۰ نظر
- ۱۷ دی ۹۹ ، ۲۲:۲۶
پیش بینی استاد و دیگر نهادهای مربوطه در این زمینه دُرست بود و سامانه قطبی که از شنبه ۱۹ بهمن ماه از مرزهای شمال غربی وارد کشور شد، بخش گسترده ای از ایران زمین را تحت تأثیر قرار داد و به ویژه در مناطق کوهستانی آذربایجان، کردستان و گیلان سنگ تمام گذاشت. تصاویری که دیروز و امروز از بارش برف سنگین در مناطقی از جمله سقز، بانه، بوکان و خصوصاً خلخال در فضای مجازی منتشر شد، حکایت از آن دارد که زمستان امسال آمده تا قدرت نمایی کند! انتشار این تصاویر، خاطرات گذشته را زنده کرد و برخی را به سال های دور و زمستان های بسیار سخت و طاقت فرسای دهه های چهل و پنجاه خورشیدی برد.
از آن میان، استاد شعبانی که ظاهراً در جستجوی خاطرات گذشته آلبوم قدیمی به یادگار مانده از پدر خانمشان –زنده یاد محمد اقتصادیان- را ورق می زدند، به ده قطعه عکس نسبتاً با کیفیت و بسیار جالب از زمستان ۱۳۴۲ در بروجرد برخورد کردند و سخاوتمندانه آنها را برای نشر در فضای مجازی در اختیارم گذاشتند.
مرحوم محمد اقتصادیان (۱۳۱۵- ۱۳۹۶) بازنشسته ارتش بود که تا قبل از سال ۱۳۴۹ درخیابان سید مصطفی کنونی روبروی درمانگاه فرهنگیان مغازه باتری سازی داشت و کسبه قدیمی این خیابان ایشان را به عنوان استادکار برق و باطری ماشین می شناسند. هرچند به دُرستی روشن نیست که این ده قطعه عکس توسط چه کسی گرفته شده، وجود آنها در آلبوم خانوادگی و نیز عدم حضور مرحوم اقتصادیان در هیچ یک از آنها این گمان را تقویت می کند که احتمالاً عکاس خود او بوده است. انبوه حیرت آور برف آن اندازه شگفت آور و دیدنی بود که صحنه هایی از آن با دوربین عکاسی برخی افراد صاحب ذوق ثبت شود و به یادگار بماند. انتشار چند قطعه عکس قدیمی دیگر از زمستان سال ۱۳۴۲ در فضای مجازی در روزهای اخیر، مؤید این نکته است. به هر حال، این عکس های ارزشمند بخشی از گذشتة شهر ما را برای نسل امروز زنده و ماندگار کرد.
در ادامه، عکس های زنده یاد محمد اقتصادیان و گزارشی کوتاه اما مهم از بارندگی برف در بهمن ماه ۱۳۴۳ تقدیم می شود. تا آنجا که من می دانم این نوشتة کوتاه، تنها گزارش مستند و منتشر شدة در دسترس از زمستان ۱۳۴۳ است. گزارش را زنده یاد سید هادی حائری (کوروش) نوشته است که در آن زمان ریاست «اداره غله بروجرد» را برعهده داشت. این گزارش بخشی از مقدمه ای است که نویسنده، به عنوان رئیس «انجمن ادبی دانشوران بروجرد» بر تابستان سبز، نخستین نشریه این انجمن نوشته و در تیرماه ۱۳۴۴ منتشر شده است.
گزارش سید هادی حائری از زمستان ۱۳۴۳ بروجرد
«نویسنده تا کنون دو زمستان بروجرد را در سال های ۱۳۴۲ و ۱۳۴۳ خورشیدی دیده ام که بسیار سخت و طاقت فرسا بوده است. به عنوان نمونه می توان گفت امسال، که هنوز اوائل بهمن ماه می باشد به قدری برف آمده که بیشتر کوچه های کم عرض شهر تا حدود پشتِ بام ها را فرا گرفته و ناچار ساکنان آن خانه ها از روی بام ها عبور و مرور می کنند. اهالی در جلو مسجد شاه بروجرد و چند نقطه دیگر، همچنین در حیاط بعضی خانه ها در برف تونل زده و میان «تونل برفی» راه باز کرده بدین ترتیب رفت و آمد انجام می گیرد.
در اغلب خیابان های پر برف شهر، راه باریک و لغزانی ایجاد شده که به علت یخ بستنِ زمین باید در آن با تأمل و سختی به پیاده روی خود ادامه داد. بیش از ۱۵ روز است که ماشین ها و تاکسی ها کار نمی کنند … برق شهر قریب ۱۰ روز بکلی قطع و شب های بروجرد غرق در ظلمت بود. کلیه دبستان ها و دبیرستان ها را یک هفته تعطیل کردند.
شب ها از کوه و بیابان گرگ ها به کوچه ها و خیابان ها می آیند و سگ ها را می درند و اگر گوسفندی به چنگ آورند آن را طعمه خود می سازند و به زن یا مردی که شب در خارج از خانه دیده شود حمله می کنند و قبل از سپیده صبح مجدداً از شهر خارج می شوند. مدت یک ماه می گذرد که در نتیجه قطع سیم ها، تلفن های شهر از کار افتاده و بر اثر یخبندان، آذوقه و مایحتاج زندگی به دشواری تهیه می شود. از ابتدای زمستان تقریباً به طور مداوم آسمان ابری بوده و ۳۰ روز است که سه روز هم هوا آفتابی نبوده است. با تمام این تفاصیل ریزش برف سنگین هنوز ادامه دارد …
آقای حسین حزین (شاعر بروجردی) امروز اظهار می کرد که در تمام ۵۶ سال عمر خود تا امسال چنین برف و سرمایی را در بروجرد ندیده است. (سید هادی حائری، بروجرد، ششم بهمن ماه ۱۳۴۳)
غرق شدن ورزشکاران موفق در حاشیه
به قلم: فرهاد داودوندی
داشتم یک فایل صوتی ورزشی در دنیای مجازی را گوش می دادم
بنقل از یک ورزشکار جوان و موفق بروجردی حرف هایی بیان شد که هر کدام از تک تک آن جملات می تواند پایان عمر ورزشی آن ورزشکار را رقم بزند
متاسفانه بعضی از ورزشکاران موفق ما که در سطح استان و کشور جایگاهی به دست آورده اند زمان و حتی نوع بیان اسرار مگو و خصوصی ورزشی خود را درک نمی کنند و گفته هایی را در مکان هایی بیان می کنند که هیچ ورزشکار حرفه ای واقعی به هیچ وجه در هیچ کجا! اینچنین حرفهایی را بر زبان جاری نمی کند
بارها گفته و نوشته ام محال ممکن است ورزشکاری موفق شود مگر اینکه تمامی قواعد زندگی حرفه ای ورزشی را رعایت کند، یک سخن نابجا، یک نشست و برخاست غیر ضروری، یک فیلم، یک فایل صوتی و.... می تواند آغازی باشد بر پایان زندگی ورزشی حتی یک ورزشکار بسیار موفق!
امیدوارم ورزشکاران موفق بروجردی هر سخن منفی را که بنقل از آنها بیان می شود و مطمئنا آنها را غرق در حاشیه خواهد کرد را تکذیب کنند. والسلام
دیدار دکتر فرید بهرامی و هیات همراه با استاد محمد تندرو
دکتر فرید بهرامی ریاست محترم هیات کشتی لرستان باتفاق استاد سیاوش نوری و هیات همراه با حضور در منزل استاد محمد تندرو با این قهرمان سابق کشتی آسیا دیدار و از وی عیادت بعمل آوردند
در این دیدار تعدادی از پیشکسوتان کشتی و مسوولین ورزشی بروجردی نیز حضور داشتند
استاد حسن کدخدائی مردی که حق بسیاری
بر تاریخ ورزش بروجرد و لرستان دارد
فرهاد داودوندی- بروجرد:
استاد حسن کدخدائی چهره بسیار آشنائی برای جامعه ورزش سالیان نه چندان دور بروجرد است، مردی که تمام زندگی اش را پیگیر ورزش و خبرهای ورزشی گذرانده است.
چهره خوش نامی که عشقش رشد ورزش بروجرد بوده است و وقتی با وی هم صحبت می شویم و از وی می پرسیم آیا به خواسته اش در ورزش رسیده؟! آهی بلند می کشد و می گوید نه!
اما بلافاصله در مقابل سوال بعدی که از وی می پرسم اگر دوباره به دنیا باید آیا همین راه را دوباره طی خواهد کرد؟ می گوید: صد در صد! خوشحالم که تمام توان خودم را برای ورزش بروجرد گذاشتم.
متن گفتگوی ما را با استاد حسن کدخدائی می توانید بخوانید:
- آقای کدخدائی، لطفا خودتان را معرفی کنید؟
- با سلام وخسته نباشید خدمت همشهریان عزیزم اینجانب حسن کد خدائی هستم که در سال 1323 در یک خانواده مذهبی در محله جعفری بدنیا آمدم .دارای 5 فرزند هستم که همه آنها دارای تحصیلات دانشگاهی میباشند.
از چه زمانی به ورزش روی آوردید؟-
- از سال 1349ورزش را بصورت محلی در رشته فوتبال آغاز کردم
- شنیده می شود که شما اولین بروجردی هستید که پروانه باشگاه بصورت حرفه ای دریافت کرده اید! لطفا در این رابطه برای مان توضیح بدهید:
- در سال 1351 با توجه به اینکه میخواستیم در استادیوم شهید علی بیات فعلی که تازه چمن شده بود تمرین داشته باشیم و این امر ملزم به داشتن پروانه باشگاهی بود در صدد برآمدم که پروانه باشگاهی را بگیرم و بعد از گرفتن پروانه باشگاهی مجوز فقط هفته ای یکبارتمرین را به باشگاه اینجانب در آن استادیوم دادند.
- پروانه تان فقط مختص فوتبال بود؟
- آن اوایل بله، اما بعداز گذشت هشت سال از فعالیت ورزشی یک روز دوست خوبم آقای علی قاسمی به بنده پیشنهاد دادند که در کنار رشته فوتبال فعالیت در رشته والیبال را هم داشته باشم که شروع این رشته ورزشی با نام باشگاهی پرسپولیس از سال 1359 استارت خورد.
- چه اهدافی برای راه انداری باشگاه ورزشی داشتید؟
- مبنای اصلی فعالیت ورزشی بنده اخلاق مداری بوده و در کنار اخلاق کسب قهرمانی هایی که بیشتر مربوط به رشته والیبال میباشد را هم در کارنامه باشگاهی خود داریم.
- در طی سالیان ورزش تان، با چه شخصیت های ورزشی همکاری داشته اید؟
- در طول سالهایی که فعالیت ورزشی داشته ام در کنار دوستان خوبی در رشته فوتبال به نامهای آقایان : بهرام کامران-احمد سنجری- مرتضی بهزاد-اخوان بلوریان –مرحوم عزیز چکشی-حسین پژوهنده-ناصر روشنکار-محمد عظیمی-عبدالله باعزم-و در رشته والیبال آقایان: اخوان عهدی-مسعود بادآور-علی قاسمی-سعید هدایتی-حجت نعمتی-مرتضی سروری-ماشاالله صلاحی بوده ام و افتخار این را نیز داشته ام که در دوران فعالیت ورزشی ام با بزرگانی همچون زنده یاد استاد کاروان- زنده یاد استاد مطهری- آقایان: حسین فهیمی-پرویز صیفوریان-ولی اله صالح نیا-دکتر احمد همت فر ارتباط صمیمانه داشته ام.
- کدام خاطره ورزشی برایتان از همه خاطرات تان زیبا تر است؟
- مطمئنا" خاطرات تلخ و شیرین زیادی در طول دوران ورزشی ام وجود داشته که ازعنوان کردن خاطرات تلخ خودداری نموده ولی یکی از خاطرات شیرینی که در ذهنم نقش بسته عنوان میکنم:خاطره شیرینی که دارم مربوط به دعوت تیم والیبال پرسپولیس به شهر کرمانشاه بود که طی مراسم خاصی در ورودی شهرتوسط مسئولین ورزشی و یکی از افراد خوش نام و با سابقه والیبال این شهر بنام آقای اسماعیل حبیبی از باشگاه ما تجلیل شد و حتی این بازی زیبا از شبکه استانی پخش شد.
- ایا موارد ورزشی در بروجرد وجود دارد که شما را دل آزرده کرده باشد؟
- بله، ناراحتی من اینست که والیبال بروجرد که روزی حرفی برای گفتن در سطح کشور داشت امروزه در چه سطحی وجود دارد ؟ به یاد دارم روزی برای یک بازی دوستانه و محلی سالن مملو از تماشاگر بود اما امروز خبری نه از آن بازی های زیبا و نه از آن استقبال تماشاگر است.در اینجا لازم میبینم از اسطوره والیبال بروجرد چه ازنظر اخلاقی و چه از لحاظ فنی آقای سعید عهدی کاپیتان تیم پرسپولیس و شهربروجرد یاد کنم.بنده اعتقاد دارم افرادی مانند آقای سعید عهدی تکرار نشدنی هستند و باعث ناراحتی است که یادی از پیشکسوتان نمیشود.
- و سخن آخرتان؟
- در خاتمه باید بگویم افرادی در شهرمان هستند که برای ورزش این شهر زحمات زیادی کشیده اند ولی امروزه نه تنها از تجربیات آنها استفاده نمیشودد بلکه از آنها هم یادی نمیشود.فراموش نکنیم که جوانان امروز پیشکسوتان فردا هستند.در انتها از شما وسایت زیبایتان نیز کمال تشکر را دارم.
گفتگو با آقای غلامرضا شیخ الاسلامی
فوتبالیست پیشکسوتی
که شاعر و نویسنده شد
فرهاد داودوندی- بروجرد:
گفتگو با افرادی که دستی بر ادبیات دارند و در عرصه وزش نیز سابقه درخشانی از خود بر جای گذاشته اند می تواند بسیار جالب از آب در آید. یکی از این افراد در بروجرد آقای غلامرضا شیخ الاسلامی می باشد. در زیر می توانید گفتگوی من با ایشان را بخوانید:
در رابطه با انجمن های ادبی نیز باید بعرض تان برسانم سالهاست عضو انجمن ادبی اوستا و عضو هیئت امنای این انجمن هستم، همچنین عضو انجمن عصر آدینه و در حال حاضر نیز مسئول انجمن شعر پیشکسوتان مربوط به کانون بازنشتگان بروجرد هستم.
"با لاله و رود"
آن روز
روز بلند بهار بود و من
با – بود – این جاری مُدام
هم صحبت بودم
شاخی زلاله های کنار رود
در دستهای ماتمم
گرفته بودم
ناگاه لاله
از دستم رها شد
در امتدا رود
تا انتهای ساکت روز
تا برکه بزرگ شب
آن گاه دیدم که
تاب رفتنم نمانده است
با زمزمه گفتم به رود
آه ای جاری "مدام"
من در " بند " ماندنم
تو در "قید" رفتنی
لاله از آن توست
آن را ببر
ببر
ببر
فرهاد داودوندی- بروجرد:
یادتونه اون قدیم ها وقتی می خواستیم به اتفاق خانواده بریم مشهد با اتوبوس های اتوتاج قدیمی با اون صندلی های غیر استاندارد چند روز توی راه بودیم؟!
یادتونه بعد از اونکه بالاخره می رسیدیم مشهد، انگار نه انگار که بدن هامون به خاطر چند روز توی راه بودن خسته و کوفته شده بود، سریعا می رفتیم زیارت!
از اون طرف هم که بر می گشتیم بروجرد همین طوری بود! بدون خستگی، بزرگترهای خونه دو سه روز پذیرای مهمون هائی بودن که برای دیدار به منزل مون میومدن.
اون مسافرت های چند روزه و سرحال و قبراق بودنمون رو به یاد بیارید تا موضوعی را براتون تعریف کنم.
فلان تیم فوتبال بسیار معروف که خیلی از بازیکن هاش ملی پوشن با اتوبوس های آخرین مدل که فوق استاندارد هستن از تهران اومدن بروجرد و راه به راه رفتن هتل زاگرس، همشون انگار کوه کنده بودن که 400 کیلومتر را در 3 - 4 ساعت اومدن!
از اتوبوس که پیاده میشن نای راه رفتن هم ندارن، عجب دوره زمونه ای شده!
ورزشکارهای معروفمون که باید آمادگی جسمی بالائی داشته باشن، رمق توی بدنشون نیست! وای به حال مردم عادی!!!