استاد عبدالرضا فریدزاده ستاره درخشان بروجردی هنر و ادبیات ایران

استاد عبدالرضا فریدزاده و استاد محمد رضا روزبه دو ستاره درخشان بروجردی هنر و  ادبیات ایران

اینجا بروجرد است سرزمین ادیبان و فرزانگان

استاد عبدالرضا فریدزاده

ستاره درخشان بروجردی هنر و ادبیات ایران

هیچگاه آسمان نورانی و مملو از ستاره های درخشان هنر و علم و ادبیات بروجرد در ایران زمین، کم سو نخواهد شد. 

پرچم همیشه بالای بروجرد بعنوان یک شهر کاملا فرهنگی همیشه بزرگانی در دامان خود دارد.

اگر روزی روزگاری حضرت استاد عبدالحسین زرینکوب، حضرت استاد علامه شهیدی، حضرت استاد آیتی، حضرت استاد مهرداد اوستا، حضرت استاد صامت بروجردی و هزاران ادیب و فرزانه دیگر تنور علم در این شهر را روشن نگه می داشتند، خوشبختانه اینک نیز این وظیفه بر عهده دیگرانی گذاشته شده است که هیچگاه نخواهند گذاشت حتی یک نور از ستاره ای از آسمان علم و ادب بروجرد کم شود.

استاد عبدالرضا فرید زاده نیز ستاره درخشان دیگری از این بزرگان بروجرد است که نام بروجرد و بروجردی ها را زنده نگه خواهد داشت.

استاد فریدزاده با یاد آوری گذشته  به آقای عبدالرضا قاسمی دبیر تحریریه پایگاه خبری یافته می گوید:  در خانه‌ای به دنیا آمدم که 6 خانوار دیگر در آن هم‌زیست‌مان بودند. نمونه‌هایی زنده از مردم واقعی جامعه، از فقیرترین اقشار. پدرم پلیس بود و با آن‌که راه پول‌دار شدنش مهیا بود، اما اهل زورخانه بود و معرفت. مردم‌دوست بود و عاشق مردم. با خواندن نشریاتی که پدر به خانه می‌آورد حس نوشتن و سرودن در من پا گرفت.

در ادامه وی با اشاره به فقر و نداری مردم در آن دوران ادامه داد: از 4 سالگی مکتب خوانده بودم و قرآن خواندن را می‌دانستم. در مدرسه بوستان و گلستان می‌خواندم؛ در 8 سالگی هر کتابی را قادر بودم بخوانم و در مدرسه روزنامه دیواری می‌نوشتم. پدرم در همه شرایط یاری‌ام می‌داد و مشوقم بود. برادربزرگم "‌رضا" که انشاء نویس کلاسش بود سرمشقم بود در نوشتن.

استاد فریدزاده  سپس اضافه کرد: در 8 سالگی اولین شعرهایم را به سبک باباطاهر گفتم و به‌یاد دارم شبی پدر سروده‌هایم را از زیر بالشم درآورد و یک آفرین بزرگ برایم نوشته بود با این جمله: "بیش‌تر و بیش‌تر بخوان و در نوشتن دلیر باش"

در 12 سالگی در اولین شعر چاپ شده‌ام از اندوه یتمی گفتم: "‌دیشب نشسته بود در کنج کوچه‌ای/ از دیده‌اش که درد بر شیب گونه‌هایش عجولانه می‌دوید"...

پاسگاه خبری یافته در معرفی استاد عبدالرضا فریدزاده می نویسد:

عبدالرضا فریدزاده متولّد 1331 در بروجرد، فارغ التحصیل کارشناسی بازیگری و کارگردانی از دانشکده هنرهای دراماتیک، دبیر بازنشسته آموزش و پرورش

شاعر، نمایشنامه‌نویس، بازیگر و کارگردان تأتر، منتقد ادبی و هنری.

انتشار سه مجموعه شعر "خنجر همیشه قدیمی است"، "لیلا به خواب من می‌آیی"‌، "مربّع‌ها"‌، "این‌جا ضمیر ناخودآگاه است" (زیر چاپ. گزیده 10 مجموعه منتشر نشده).

انتشار کتاب "فنّ بیان" نخستین، و تنها خودآموز فنّ بیان در تأتر کشور

انتشار مجموعه نمایشنامه‌های: "اهل کوفه" ، "ایکس و افسانه داد"‌، "پروانه در جیب غول و آل"‌، "سفر به جنون"‌، "سحرگاه با شیطان" (مجموعاً 34 اثر) و 8 نمایش‌نامه دیگر در کتاب‌های مجموعه نمایشنامه با دیگر نویسندگان.

چاپ ده‌ها شعر در مطبوعات و نشریات تخصصی ادبی، از 13 سالگی.

چاپ شماری قصه در مطبوعات و نشریات ادبی و کتب مجموعه قصه مشترک با دیگر نویسندگان.

چاپ ده‌ها مقاله و نقد و پژوهش ادبی و هنری در مطبوعات و نشریات و کتاب‌های تخصصی ادبی و هنری (شعر، نمایش، سینما و تأتر)

نویسندگی، بازی، یا کارگردانی نمایش‌های بسیار در جشنواره‌های متعدد ملی و بین‌المللی، شماری آثار تلویزیونی و تله‌تئأتر

داور و منتقد در جشنواره‌های متعدد شعر و نمایش در سطوح منطقه‌ای، ملی و بین‌المللی.

دارای دو عنوان سراسری و چندین عنوان منطقه‌ای در شعر.

دارای عناوین متعدد در تأتر (بازیگری، کارگردانی، نمایشنامه‌نویسی) در سطوح منطقه‌ای، ملی و بین‌المللی، در جشنواره‌ها و مسابقات، منجمله کتاب فصل، کتاب سال مقاومت، جشنواره بین‌المللی رشد، جشنواره بین‌المللی فجر.

دارای چند بیوگرافی در فرهنگنامه‌ها، نشریات، مطبوعات، کتب ادبی و هنری.

فعالیت در زمینه طنز (شعر و نثر)، از جمله دوره 5 ساله همکاری با نشریه "توفیق" در دهه 50؛ نوشتن و اجرای چندین نمایش طنز.

شرمنده‌ام قربان

---------------------* استاد عبدالرضا فریدزاده

شرمنده‌ام قربان! کمی باران ندارید؟

در خود پلاسیدم، شما گلدان ندارید؟

این قدر بد اخمید! پس لبخندتان کو؟؟

جز این نگاه سرد یخبندان ندارید؟؟

قربان چرا وقتی که می بینید ما را

در ذهنتان تصویری از انسان ندارید؟

گیرم که ما زشتیم، این آغازمان نیست

باشد، شما زیبا! ولی پایان ندارید؟؟

آه این تکبر... این تکبر، شرک محض است

در خود مگر، یا نوح، یا طوفان ندارید؟

البته می بخشید، اما مطمئنید

مخلوط با ایمانتان، شیطان ندارید؟

معرفی نخبه ای دیگر از بروجرد شهر فرزانگان

معرفی نخبه ای دیگر از بروجرد شهر فرزانگان

کامیار یاراحمدی

شعبده باز بروجردی جوان و موفق بین المللی

کامیار یاراحمدی شعبده باز جوان بروجردی متولد 1370 است.

او در سن 8 سالگی با دیدن شعبده بازی در سیرک به این هنر علاقه مند شد و توانست در طول مدت کوتاهی با تلاش و مطالعه فراوان میان شعبده بازان ایرانی و طراز اول بدرخشد.

وی در اواسط شعبده بازی خود به ورزش حرفه ای تکواندو می پرداخت و در کارنامه ورزشی خود دو طلای دانشجویان کشوری و عنوان های استانی را دارا می باشد.

در سال 1389 او با جمعی از هنرمندان بین المللی و دوستانش "گروه غیرمنتظره" را تشکیل داد.

در همین سال برای بهتر شناخته شدن گروهش ایده ساخت فیلمی با مضمون شعبده بازی به ذهن او خطور کرد و به همراهی دوستانش مجموعه دو قسمتی غیرمنتظره که در آن به انجام حرکات شعبده بازی می پرداخت منتشر کرد.

در بهمن 92 به همراه تیمش در شبکه افلاک دست به هنرنمایی جالبی زد که بازتاب زیادی داشت و شاید می توان گفت شناخت این گروه از آن روز شکل گرفت

و بعد از آن نیز در شبکه های سراسری زیادی از جملهشبکه  یک – نسیم – شبکه دو دعوت شد و تعجب بینندگان را برانگیخت

در اسفند 93 او توانست مدرک بین المللی خود را از انجمن شعبده بازان جهان به همراه دیپلم افتخار دریافت کند که موفقیت بزرگی برای او محسوب میشود.

کامیار یاراحمدی تاکنون برای مدارس و ارگان های مختلفی به هنر نمایی و اجرای کارهایش پرداخته است.

وقتی از وی می خواهم برایمان در رابطه با شعبده بازی و شاخه های آن توضیح بدهد، می گوید:شعبده بازی شاخه های مختلفی داره که برایتان توضیح میدهم:

ایلوژن (به اجراهایی مانند غیب و ظاهر کردن – کار با جعبه های بزرگ و شیمشیر و امثال اینها گویند که از شعبده بازان مطرح در این زمینه میتوان دیوید کاپیرفیلد را نام برد)

استریت مجیک یا جادوهای خیابانی(به اجراهایی که در سطح خیابان برای افراد معمولی و عادی انجام میشود که بیشتر جنبه فیلم برداری و کلیپ دارد و کارهای ریز و تکنیکی در آن دخیل است که از شعبده بازان مطرح در این شاخه هم میتوان نام دیوید بلین را برد که سطلان شعبده های خیابانی است)

(کار با کات: شعبده هایی با ورق و کارت که میتوان فرد در هر جایی آنرا انجام دهد)

(تردستی با سکه و اجسام ریز: این سبک با اغلب با سکه و اجسام ریز با سرعت عمل دست و تکنیک های ریز انجام میشود)

(کار با طناب: این هم یه شاخه جدا از شعبده بازی است که شعبده باز با طناب های گوناگون و مختلف هزاران نوع شعبده بازی خلق میکند)

(منتال: به شعبده بازی های ذهنی میگوییند که این سبک از شعبده بازی با علم فیزیک شیمی و ریاضی و علوم روانشناسی در ارتباط است و از تکنیک های علمی در اجراها استفاده میشود که این سبک هم چندین زیر شاخه دارد)

کامیار یاراجمدی اولین کسی است که در ایران به سبک جدیدی  ((  سبک منتال اکشن یا همان شعبده های ذهنی خطرناک)) به شعبده هایش می پردازد

این شعبده باز بین المللی بروجردی  معتقد هست که سبک منتال به واقعیت و دنیای ما نزدیک تر بوده و برای مخاطبین همیشه جذاب تر است.

وی معتقد است: شعبده هایی که ذهن انسان را ساعت ها دچار فکر میکند و میتواند سرگرمی بسیار جذابی باشد

یاراحمدی در ادامه می افزاید: باید بدانید هنر شعبده بازی و تردستی از رمالی و جادوگری جداست.شعبده بازی نوعی سرگرمی و تفریح است که شعبده باز در آن واحد در مجلس و برنامه ای برای شما کاری به ظاهر خارق العاده انجام میدهد و خنده و نشاط را بر روی لبان شما می آورد و جز مفرح بود و سرگم کننده بودن چیزی را در بر ندارد و تمام آن با استفاده از خطای دید و ترفندهای ریزو درشت انجام میشود که هر کدام ترفند و راز مخصوص به خود را دارد.

هدف تردست و شعبده باز شاد کردن و سرگرم کردن شماست.

لازم به ذکر است: آقای کامیار یاراحمدی همچنین مهندس کامپیوتر است و در سالی که گذشت مدرک خود را گرفت.

به گفته وی این اول راه او در فعالیت هنریش است و می خواهد بروجرد و ایران را در این هنر جهانی کند.

او گفت ما هم اکنون به یک اسپانسربرای اجراهای بزرگ در سالن های نمایشی بزرگی مانند سینما فلسطین نیاز داریم و اگر حمایت بشویم می توانیم اجراهای زیبا و مهیجی را در این سالن و سالن های دیگر به نمایش درآوریم.

به گفته وی اجراهایی که ذهن انسان را به فکر وا می دارد و قوانین فیزیک و شیمی را دور میزند  بسیار جذاب هستند و خوشبختانه  در این هنر همه چیز ممکن  است.